عکس پروفایل مخصوص دوران نامزدی 97
در عکس پروفایل مخصوص دوران نامزدی 97 شما کاربران عزیز سایت عکس نوشته می توانید متفاوت ترین عکس نوشته های عاشقانه مخصوص دوران نامزدی را همراه با متن مشاهده کنید و …
عکس پروفایل مخصوص دوران نامزدی 97
ايــوان فلك نقــش و نگــاري دارد
هر منظومــه عــزم به كاري نامزدی دارد
وين خط زمــان روزشماري دارد
بي شك همــه آفريدگــــــاري دارد
این روزها آنقدر به تو فکر میکنم
که خواب هایم از پیش تعیین شده است!
می آیی
دستم را میگیری
شهر را قدم میزنیم
سینما میرویم
قهوه مینوشیم
شعر میخوانیم
در نگاهم زل میزنی
میخواهم ببو…
که زنگ ساعت به صدا در می آید!
و من می مانم و رویایی که در طول روز رهایم نمیکند!
از #تو میگویم
که زیباست و موزون
از تو میگویم
که عطرآگین است و رنگین
از تو میگویم
که شعر است و شیرین
از تو میگویم
که #عاصیست و عشقآلود
از تو میگویم
که چونان صدای چلچلهست و
آوای خوشِ دریا
از تو میگویم
که #عشقی و #عشق است نامِ دیگرِ تو
از تو میگویم
که گنگَند کلمات پیش از حضورت
و بی معنیند دقایقِ پس از تو
عکس نوشته آرزو میکنم
از تو میگویم
که فریاد،زندانیِ چشمهای توست
لحظهی دیدار
و سکوت اسیرِ لبهای من
وقت گفتنِ دوستت دارم
حال از من بگو دَمی
بگذار نفس بگیرد هوایِ خانهی این دل
از من بگو به خویش
بگذار بشکُفیم
چون شکوفهای نشسته بر
شاخهای بُریده!
عکس نوشته همه دنیا یه طرف خنده عشقم یه طرف
خوب است آدمی جوری زندگی کند که آمدنش چیزی به این دنیا اضافه کند
و رفتنش چیزی از آن کم …!
حضور آدمی باید وزنی در این دنیا داشته باشد
باید که جای پایش در این دنیا بماند
آدم خوب است که آدم بماند و آدم تر از دنیا برود
نیامده ایم تا جمع کنیم
آمده ایم تا ببخشیم
آمده ایم تا عشق را ؛
ایمان را ؛
دوستی را ؛
با دیگران قسمت کنیم و غنی برویم
آمده ایم تا جای خالی ای را پر کنیم
که فقط و فقط با وجود ما پر میشود و بس !
بی حضور ما نمایش زندگی چیزی کم داشت
آمده یم تا بازیگر خوب صحنه ی زندگی خود باشیم …
پس بهترین بازی خود را به نمایش بگذاریم….
عکس نوشته برای داشتنت دلی به دریا زدم
مرز دوست داشتن كجاست؟
كجا بايد به قلبت بگويى
بس است ديگر عشق نورز
كجا بايد دست دلت را بگيرى و
دورش كنى از
دوست داشتن آدمِ آنسوى مرز
كجا بايد دست به دامان عقلت شوى
براى بريدن بندهاى بسته به دلت
كجا بايد به نبايدهاى عشق تسليم شوى
كجا بايد به صلح برسى با قلبى كه
هميشه جنگيده
با تواَم اى بى مرزترينِ من
خودت بگو
مرز دوست داشتن كجاست؟
عکس نوشته عشق یعنی
گیسوانت زیر باران، عطــر گندمزار… فکــرش را بکن!
با تو آدم مست باشد، تا سحر بیدار… فکرش را بکن!
در تراس خانه رویارو شوی با عشق بعـد از سالها
بوسه و گریه، شکوه لحظهی دیدار… فکرش را بکن!
سایهها در هم گــره، نور ملایـــم، استکان مشترک
خنده خنده پر شود خالی شود هربار… فکرش را بکن!
ابـــر باشم تا کـــه ماه نقـــرهای را در تنــم پنهــان کنم
دوست دارد دورِ هر گنجی بچرخد مار… فکرش را بکن!
عکس نوشته هر کس اشک خانمم رو در بیاره
خانهی خشتی، قدیمی، قل قل قلیان، گرامافون، قمر
تکیـه بر پشتــی زده یار و صدای تار… فکرش را بکن!
از سمــاور دستهایت چای و از ایوان لبانت قند را…
بعد هم بوسه و هی بوسه و هی بوسه… فکرش را بکن!
اضطراب زنگ، رفتم وا کنم در را، کـــه پرتم میکنند
سایهها در تونلی باریک و سرد و تار… فکرش را بکن!
ناگهان دیوانهخانه… وَ پرستاری که شکل تو نبود
قرصها گفتند: دست از خاطرش بردار! فکرش را نکن!
ﺧــــــــــــــــــﺪﺍﻳا
ﺑــــﻪ ﺯﻧﺪﮔــــــﻲ گــــﻴﺮ ﻧﻤــــﻴﺪﻡ
ﻏــــــﺮ ﻫـــــﻢ ﻧﻤــــﻴﺰﻧﻢ
ﺍﻣــــــﺎ
ﺧـــــــــﻴﻠﻲ ﭼـــــــــﻴﺰﺍ
ﺍنـــــــــﺼﺎﻑ ﻧﻴـــــــــﺲ
عکس نوشته بی تو در حسمم غریبم
چقدر درک شدن دلنشین است…!
اینکه گاهی دوستی، همدمی، همراهی باشد که تو را بفهمد و بداند که تو همیشه همان عشقِ آرام و صبوری که گاهی بی حوصله می شود، داد و فریاد راه می اندازد و همه را بهم میریزد!
اینکه کسی باشد که بفهمد بی حوصلگی هایت از دلتنگی ست، از سَرِ خستگی و به جایِ ناراحت شدن و اخم کردن، حرف هایت را به دل نگیرد و با محبت آرامَت کند، خوب است کسی باشد که تو را بپذیرد و کنارت باشد، با همه یِ بدی ها و بی حوصلگی هایت، با تمامِ اعصاب خوردی ها و غُر زدن هایت…
و یادش نرود که تو همان خوبِ همیشگی هستی که فقط کمی خسته شده…
عکس نوشته همسرم
عجب آدم های عجیبی شده ایم…
فلان فیلم را میبینیم
یا فلان کتاب را میخوانیم
و عاشق عشق “پاک” میان کارکترهایش میشویم.
“وای بهترین فیلمی بود که دیدم!”
“این کتاب زندگیمو تغییر داد!”
“چقدر عشقشون قشنگ بود!”
یک نفر که عاشقانه عاشقی میکند را که میبینیم
آتش درون چشمانش را که میخوانیم
فوری تـرش میکنیم
و تنمان مور مور میشود و میگوییم “فیلمشه!”
“مگه میشه؟عشق و عاشقی مال فیلماست…”
عجب…!
از کی تابحال ما برای چیزهای خیالی اشک میریزیم
و خوشحالی میکنیم
و خودمان را تغییر میدهیم
ولی چیزهای واقعی را طرد میکنیم و برچسب قلابی بودن را با اطمینان کامل رویشان میزنیم؟
از کی قضاوت به عهده ی ما افتاده؟
انقدر غرق شده ایم در این خیالات و توهمات دروغین که کامل باورمان شده که هر چیزی که قشنگ باشد و ستودنی
مطمئنا سوژه ی داستان فیلم و کتاب هاست نه بیشتر…
عجب آدم های عجیبی شده ایم…
گاه آدم دلش میخواهد روی صفحه مجازی اش بنویسد:
” لعنتی ترین…!
دلتنگم… آنقدر که بلند ترین فریادها هم نمی تواند ذره ای از این حناق کم کند ”
بنویسد و خلاص…
آنقدر که حتی فکرش را نکند اینهمه ماه صبوری کردنش باد هوا میشود،
که کسی آن دور ها هواااا برش میدارد…
بعد جسورتر شود بنویسد:
” دیشب دلم خواست به شماره ات پیغام بدهم
عکس نوشته عروسیمون
اما همان یک آن دیدم لابه لای تمام شماره ها نبود ترین شماره ای… بعد بغضم را جوری قورت دادم که خدا هیچ نشنود که بتوانم همان لحظه شکرگزارش باشم برای آن روزگاری که دلشکسته شماره ات را پاک کردم،
وگرنه حالا برنده دلتنگِ این صبوریِ اجباری من نمیشدم ”
آدم است دیگر… گاه دلش جز آنکه بگوید دلتنگم با هیچ حرف دیگری آرام نمیشود…
حتی اگر بداند کسی هست که هرگز این نوشته ها را نمیخواند…
بعد قبل از خط آخر
اسم خودش را هم بنویسد برای آن یک درصد احتمالِ خواندن آن یک نفرِ خاص
و خط آخر را هم پی نوشت کند ” مخاطب خاص ندارد ”
و یک آهِ راحت بکشد…!
کسی را از خوب بودن خسته نکنیم!
خدا نکند انسانی از خوب بودنش خسته بشود،
خدا نکند آدمی بشود که مهربانیش هربار نگران و آزرده خاطرش کرده،
چرا که آن وقت است که می ماند بلاتکلیف،
نه بد بودن را بلد است و نه توان خوب ماندنش است.
آن وقت است که میگریزد…
هجرت از دنیای آدم ها به خلوتی که درونش پوچ پوچ است،
سکوتی که قالبش تنهایی است که خودخواسته نبوده، که لذت بخش نیست…
آدم ها را از خوب بودنشان خسته نکنیم.
عکس نوشته قول میدم خوشبختت کنم
یک سری چیزها هست در زندگی آدم که بسیار عجیب است، مثلا میروی و به هر کس که دوست دارد باهات باشد پشت میکنی، گیر میکنی در یک آدمی که خودش هم نمی داند چه دارد، یا مثلا تازه از رابطه آمده بیرون، یا نمی خواهد قبلی را از یاد ببرد،یا نمی دانم چه میکند،
یا هر چه اصلا، خلاصه که گند میزنی.
از یکی خوشت می آید که اصلا و ابدا ربطی به هم ندارید،
زندگی همین است دیگر، به آن چیزی که می خواهید نمیرسید،
یا آن چیزی که می خواهید اکس دارد، سر درد دارد، گمراهی دارد، دوست پسر دارد، فلان دارد و بیسار دارد
کلا نمی شود آقا نمی شود…
حواستان به آدمهای آرامِ زندگیتان باشد!
آدمهایی که از صبح تا شب
هزار بار خودخوری میکنند که
مبادا با یک حال و احوال پرسیِ ساده،
مزاحمِ کارتان شوند!
آدمهایی که وقتی تنهاترین هستید،
فرقِ بینِ “ترک کردن” و “درک کردن” را تشخیص میدهند
آدمهایی که “دمِ دستی” نیستند،
که یک روز با شما،
یک روز با دوستِ شما،
و یک روز با دهها نفر مثلِ شما باشند!
آدم هایی که شما را برای پرُ کردن جای ِخالی
نمی خواهند
بیشترین انتظارشان ،چند دقیقه وقت ِخالیست
که برایشان کنار بگذاری،
تا کنارت بنشینند و
یاد آوری کنند یک نفر هست
که به بودنت نیاز دارد…
قدر آدم های آرامِ زندگیتان را بدانید
قبل از آنکه ناگهانی رفتنشان،
شما را به آشوبی همیشگی بکشاند!