در عکس نوشته تولد خاله ، عکس نوشته تولد عمو با متن97 شما کاربران عزیز سایت عکس نوشته می توانید سری جدید از عکس نوشته های مناسبتی تبریک تولد عمه و تبریک تولد عمو را مشاهده کنید و …
عکس نوشته تولد خاله ، عکس نوشته تولد عمو با متن97
عاشقی دل میدهد
معشوقهای دل میبرد
بُرد در بُرد است و
من مشغول حسرت بُردنم …!

عشق با انگشتهای کشیده پیانو مینواخت…
من پابه پای پونههای وحشی میرقصیدم…
باران میآمد…
بهار نارنجها همه مست…
هوا هوای تو بود…
به عاشق و معشوق های شهر بگویید
دلبری برای یکدیگر را
بگذارند به وقت تنهاییشان!
خیابان و تاکسی و مترو
جای دست کشیدن روی ابرو
گذاشتن سر روی شانه
و لمس شال و گیسو نیست…
شاید یک نفر چشمانش را بست
شاید یک نفر خاطرش پر کشید
شاید یک نفر دلش رفت
شاید یک نفر دلش خواست…..!

اتفاق خاصی قرار نیست بیفتد…
فقط؛
تو جلسه داری
خب داشته باش!
خیلی مهم و رسمی
خب باشد!
من وارد میشوم بی هوا
خب بشوم!
هر چه میگویند نه
خب بگویند!
کمی صبر …
خب نمیکنم!
اصلا گوشم بدهکار نیست
خب نباشد!
عزیزم…
دلم برایت تنگ شده
متن تبریک تولد عمو

یک نفر
حتی یک نفر شبیهِ من
تو را دوست نخواهد داشت
تو را نفس نخواهد کشید
و تو را در شعر عبادت نخواهد کرد!
یک نفر
حتی یک نفر شبیهِ تو
مرا نخواهد خواند
مرا اجابت نخواهد کرد
و مرا وقتِ عبادت به میهمانی آغوش نخواهد بُرد!
تو،
تنها تو مرا میشناسی!
من،
تنها من پیراهنِ سرخ را به تنِ آسمان میپسندم!
ما
عکس نوشته خاله زمینی شدنت مبارک

در زندگی یاد گرفتم:
با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند.
با وقیح جدل نکنم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحم را تباه می کند.
از حسود دوری کنم چون اگر دنیا را هم به او تقدیم کنم باز از من بیزار خواهد بود.
وتنهایی را به بودن در جمعی که به آن تعلق ندارم ترجیح دهم
و سه چیز را هرگز فراموش نمیکنم :
1 . به همه نمی توانم کمک کنم
2 . همه چیز را نمی توانم عوض کنم
3 . همه من را دوست نخواهند داشت ….!!
عکس نوشته بهترین خاله دنیا تولدت مبارک

مدتی ست دست و پا چُلُفتی شدهام،
حواسم پرت است، با خودکارِ بدون جوهر شعر مینویسم و در قفسه کتابهایم یک جفت کبوتر آب و واژه میخورند…
همین دیروز باران که میبارید با کفشهای لنگه به لنگه در خیابان پرواز میکردم!
و جای کرایه به راننده تاکسی آدرس محلهای در اردیبهشت را دادم…!
خلاصه مدتی ست هر کاری میکنم، میگویند: عاشقی؟!
پ.ن: اصلا کی به کیه هاا ؟! الکی مثلا ما هم عاشق شدیم!
عکس نوشته خاله مهربونم تولدت مبارک

چشم هارا جدی بگیریم
چشم ها داستان های زیادی برای گفتن دارند…
بیشتر از دهن ها..!
دهن ها خجالتی اند…
ملاحضه کارند…
ساکت میشن…لوس میشن…ناراحت میشن…اون حرفی که نباید رو میزنن و اونی که باید رو نه!
اما چشم ها نه…
سیاست ندارند…
پنهون کاری بلد نیستن…
اما تا دلت بخواد صادق ان…
باید ها و نباید هارو باهم لو میدن!
به چشم ها بیشتر از دهن ها میشه اعتماد کرد…
جدیشون بگیریم!
عکس نوشته خاله جونم تولدت مبارک سه بعدی

یک نفر باید باشد وقتی صبح ، به سر کار که رسیدی
پیام صبح بخیرش را ببینی .
و جان تازه ای بگیری برای شروع کار .
یک نفر باید باشد میان آن شلوغی مترو
انقدر به اون فکر کنی که یکی صدایت بزند
و بگوید ، فلانی ایستگاه آخر است ! پیاده نمیشوی ؟
یک نفر باید باشد
وقتی پشت چراغ قرمز مانده ای ، گوشی ات را برداری
و پیامهای دیشب تان را مرور کنی
و لبخند بزنی و ماشین ها بوق پشت بوق ..
که ای آقا ، چراغ سبز شد حرکت کن .
یک نفر باید باشد
وجودش چرخ زندگی ات را بچرخاند و یادش زندگی ات را حرکت دهد .
آن یک نفر که باشد
همه چیز شیرین میشود .
عکس نوشته خاله عزیزم تولدت مبارک

عاشق چشمان مردے باش
که نگاه عاشقانه اش فقط براے تو باشد
موهایت را براے مردے پریشان کن
که فقط تار موهاے تو را مے نوازد
قلبت را به مردے هدیه کن
که فقط موسیقے طپش قلب تو را مے شنود
دست در دست مردے بگذار
که جز تو زنے را لمس نکرده باشد…
با ارزش باش
زیباترین آفریده خدا
عکس نوشته خاله جان تولد مبارک

“لای” موهایت
تنها نُتی ست که
اگر به دستم برسد
تمام موسیقی های عاشقانهی
جهان را با آن می نوازم…
عکس نوشته تقدیم به خاله عزیزم

قاصدکی روی سنگ فرش خیابان ؛
در انتظار یک دست، یک فوت ،،، این همه رهگذر کسی پیامی ندارد برای کسی؟!
قصه ی این همه تنهایی را قاصدک به کجا خواهد برد…!
عکس نوشته تولدت مبارک عمو جونم
موهایت را نباف
نمی خواهم دستهای زنانه ات
به کارهای مردانه عادت کند…!
عکس نوشته شادی یعنی تولد عموت باشه
دوباره همہ از تو مےگویند و مےشنوند،
شیرینے نام تو و شہد یادت بہ کامها مےنشیند،
دوباره طاقها براے نصرت تو قد علم مےکنند،
کاغذهاے رنگے بہ شادباش تو در باد مےرقصند،
دوباره همہء دیوارهاے شہر
با سرانگشتانِ احساس چراغان مےشود.
اما…
کاش گفتن و شنودن از تو
سہم همہء ثانیہ ها باشد و یادآورےات
همہء دقایق را پُر کند و خدمت بہ تو
انگیزهء همہء حرکتها شود!
کاش سینہ مان صندوق صدقہ اے شود و
قلبمان سکہ اے نذر سلامتےات!
کاش دردمان همیشہ با توسل بہ تو آرام گیرد و دستمان جز بہ دعا براے تو بہ آسمان نرود،
کاش انتظار تو زنگے باشد کہ
از نافرمانےات بازِمان دارد!
کاش حال و هواے همیشہء دلمان
بہ رنگ نیمہء شعبان باشد…!
عکس نوشته عموی عزیزم تولدت مبارک
من زندگی کردن را یاد گرفته ام …
برای یک زندگیِ خوب ، نباید به هیچ چیز و هیچ کس وابسته شد …
وابستگی فقط درد دارد !
آدمِ وابسته ، جایگاه و ارزش و شخصیتش یادش می رود …
آدمِ وابسته ، با دستانِ خودش تحقیر می شود …
وابسته که باشی ؛
محدود می شوی ،
از قطارِ موفقیت جا می مانی …
زندگی یعنی بپذیری بعضی ها شعار نمی دهند و واقعا بخاطرِ خودت می روند …
بپذیری بعضی از دست دادن ها به نفعِ توست …
در این دایره ی سرگردان ، “عشق” به کارِ آدم نمی آید …
دنبالِ واقعیت ها باش …
گام هایِ موفقیتت را محکم تر بردار …
حس می کنم از دور بهتر می شود هوایِ کسی را داشت !
حس می کنم ، بعضی نداشتن ها ؛
با ارزش ترین داشته هایِ آدم است … !
متن تبریک تولد خاله
هر چقدر که میتوانی صبور باش
آرام و صبور…
نه اینکه غصهها را رج به رج، ردیف به ردیف، بچینی توی دلت و دم نزنی و غمـباد بگیری و آنـوقت بگویی که صبورم…!
“صبور باش” یعنی:
آنقدر فیــتیلهی چراغِ توکلت را بالا بکشی، که نور آرامش حضورش
تمام دلت را روشن کند…
تمام دلت را به امید فردا که نه،
به امنیت همین لحظه
به شیرینی همین الان
روشنِ روشن کند…
بگذار گریههایت که تمام شد،
آفتاب مهربانیاش بتابد به گوشه گوشهی دل و جانت…
آرام بگیر که خدا همیشه
به موقع و سر وقت از راه میرسد…
عکس نوشته عمو جووون تولدت مبارک
رفاقتی دوستت دارم…
مرامی…
از آن قدیمی ها!
مثل داش مشتی ها پایت ایستاده ام!
رفاقتی دوستت دارم…
از آن مدل ها که با کجایی تصدق نگاهت صدایت میکنند!
آن تیپ ها که دستم را زیر چانه ات بگیرم و بگویم:
چطوری ورپریده!
رفاقتی دوستت دارم…
از آن ها که وقتی چای برایم ریختی بگویم ای فدای دست و پنجه ات!
آن ها که هر صبح بگویم آهای عیال
بیا ببافم آن موهای لامصبت را و شب ها بازشان کنم با ذوق!
رفاقتی دوستت دارم…
از آن ها که هلاک رفیقشانند!
همان ها که سر میدهند برای رفیقشان.
رفاقتی دوستت دارم…!
عکس نوشته تولدت مبارک عمو جون
گلدانها را آب دادم
شمعدانیها را گذاشتم لب ایوان، روبروی درهای شیشه رنگی
همانها که تو دوست داشتی
معصومه شیشهها را پاک کرده، دستمال کشیده به پنجرهها
زمین را آب پاشیده حاج مصطفی
با همان آب پاش که تو از بازار خریدی برایش
از مشهد که آمده بود و چقدر دعا خواند برایت
بیبی مربای به پخته، میگوید فصلش خلاص است؛ بو پیچیده توی حیاط
توی کوچه همسایه ها را مست میکند
چای دمکردهام؛ با هل و دارچین
هلش برای تو که بو میکشیدی و کیف میکردی؛ دارچینش برای من که ظهر تاس کبابِ دست پختِ آميرزا را خوردهام که سردیم نکند
عکس نوشته تولدت مبارک بهترین عموی دنیا
بهار با اُردیبِهشتش به نیمه رسید،
اما هنوز آن رویِ بهشتی اش را نشانمانِ نداده…
نیمی از بهار مانده،
نیمی از اُردیبهشت،
و نیمی از نگاهِ پر امیدِمان به نیمِ دیگرِ بهار،
و خدایی که نیمی از لطافتِ روحش را در بهار دمیده…
گاهی قشنگ ترین اتفاق ها در همان نیمه ی دومِ بازی رخ می دهد،
و حتی گاهی در آن چند دقیقه وقتِ اضافی !
فقط همان چند دقیقه حالِ سرسبزِ بهشتی اگر نصیبِ دلت شود،
تمامِ باقیِ راه را،
تمامِ تابستان و خزان و زمستان را،
بهاری خواهی رفت،
بهاری خواهی ماند …
نیمه ی دومِ اُردیبهشتِتون ، بهشتیتر
عمو جون تولدت مبارک
روزت میارک خاله عزیزم
عالی
تولدت مبارک خاله