عکس ممد قلی ترسناک

ممد قلی موجودی انسان نما و ترسناک هست که می توانید در شمایل گوناگون ظاهر شود و انسان ها را بترساند و طبق شنیده ها او دارای خانواده و چندین پسر و دختر می باشد.

ممد قلی در ایران زندگی می کند و سن او بیش از120 سال هست و می تواند به بیش از هزار سال عمر کند.

غذا ممد قلی ترسناک

ممد قلی از گوشت حیوانات مردار تغذیه می کند و بیشترین غذا مورد علاقه او از ترس انسان ها مخصوصاً کودکان می باشد.

ممد قلی
ممد قلی

[IBDigikalaScraperSearcher cache=”1440″ perLine=”4″ showResult=”3″ Searcher=”عروسک ترسناک”][/IBDigikalaScraperSearcher]

ممد قلی آدم خور

ممد قلی سالهاست در بین مردم وجود داشته اما از آن بی خبر بودیم اما امروز با گسترش شبکه های اجتماعی و ثبت اطلاعات مردم توانسته ایم نشانه و اخبار خوبی از ممدقلی برای شما عزیزان آماده کنیم

عکس ممد قلی
عکس ممد قلی

 

شماره محمد قلی

شماره ممد قلی دائما در حال تغییر می باشد و شماره او برای غیر از زمین می باشد اما چند باری که با چند کودک تماس گرفته این شماره ها را ردیابی کردند که در مدت ها تلاش برای تماس با او نا موفق بوده است.

+9908 25336 123581

ممد قلی ترسناک جدید

عکس ممد قلی ترسناک
عکس ممد قلی ترسناک

ممد قلی دارای چهره معمولا زشت و ترسناک هست و با ترساندن ما می تواند خود را سیر کند و سرگرم شود برای اینکه اون نتواند از ما سوء استفاده کند و ما را بترساند بهتر است شجاعت داشته باشیم و از ایم موجود مزاحم نترسیم و آدم خوبی باشیم تا خدا ما را در برابر این شرور حفظ کند.

خواهر ممد قلی ترسناک

خواهر ممد قلی
خواهر ممد قلی

سال های پیش در کوه های پرو کرمانشاه  مردم دختری ترسناک و عصبی را دیدند که دایما جیغ میزد و ممد قلی را صدا می زد و او را برادر خطاب میکرد از این روی متوجه شدند که او خواهرر ممد قلی ترسناک بزرگ می باشد.

عکس ممد قلی ترسناک
عکس ممد قلی ترسناک

خواهر ممد قلی دارای دندان های بلند و آغشته به زهر می باشد که می تواند جانوران را با آن از پا بیندازد و بخورد اما او در برابر انسانها ناتوان هست و از انسان میترسد انسان قدرتمند ترین موجود روی کره زمین می باشد.

ممد قلی مهربون

عکس ممد قلی ترسناک
عکس ممد قلی ترسناک

در بسیاری از موارد کودکان ممد قلی را به صورت بسیار مهربان دیدن زیر آن کودکان خود بچه های بسیار خوب بوده و در تمام دوران کودکی خود بسیار مهربان بوده و پدر و مادر خود را اذیت نکرده و موفق بوده اند و ممد قلی از آنها میترسد و در هنگام دیدن و برخوردا با یان کودکان از آن ها ترسیده و میخندد

زن محمد قلی

عکس ممد قلی ترسناک
عکس ممد قلی ترسناک

در کوه های دنا و البرز و در کناره دریای کاسپین مردم بسیاری گزارش داده اند که ممد قلی را در آنجا مشاهده کردند که به همراه خانواده خود بوده و زن بسیار ترسناکی دارد که از نشانه ظاهری او به تنیدن تار در دهان او و صدای خوف انگیر اشاره کردند ممد قلی فقط یک زن دارد و بسیار او را دوست دارد و در همه سفرهای خود که به همه دنیا می رود دوست دارد با خانواده باشد و آن ها را با خود همراه می کند.

 

عکس ممد قلی ترسناک
عکس ممد قلی ترسناک

زن ممد قلی تواسته در مدت پنجاه سال که ازدواج کردند 4 فرزند برای ممد قلی بیاورد که دو دختر و دو پسر دارند

عکس ممد قلی ترسناک
عکس ممد قلی ترسناک

 

 

بابای ممد قلی

بابای مممد قلی بیش هزار و دوازده سال عمرم دارد او هنوز هم قدرت و توانایی بالای دارد و به ترساندن مردم مشغول هست و بعضی ها او را با ممد قلی اشتباه میگردند پدر ممد قلی هم از کودکان و انسان های خوب و با خدا ترس دارد و پانصد سال پیش از شیخ بهای کتک خورده که در آن سالها پسری کوچک اما شاد بوده است.

عکس ممد قلی در خیابان
عکس ممد قلی در خیابان

فیلم ممد قلی نماشا

فیلم های که از او در رسانه های مختلف و نماشا منتشر شده تقلبی بوده و تا حالا صدا و فیلمی ضبط نشده است و برای جذب مخاظب می باشد ما در این مقاله او و خانواده اش را معرفی خواهیم کرد.

شبیه ممد قلی

ممد قلی که شبیه به او بود در بالا به آن اشاره کردیم پدرش بوده و وهمچنین برادرش که خیلی به او شبیه نبوده است

عکس پروفایل پسرونه با سیگار و خفن 97

هر دو آنها بسیار ترسناک و بی رحم هستند تا کنون توانسته اند چندین کودک را با خود ببرند.

مادر ممد قلی
مادر ممد قلی

خانه ممد قلی کجاست

از جمله افرادی که به جستجو خانه ممد قلی رفته بودند این چنین رفتن به خانه ممدقلی برای برای ما تعریف کردندشما هم بخوانید:

این ایده احمقانه ای است. اصلا چرا این کار را می کنیم و به ممد قلی نزدیک می شویم؟
روی صندلی مسافر ماشین کم نور که متعلق به بهترین دوستم کیان بود نشستم، از پنجره بیرون را نگاه کردم و به آسمان زیبا و در عین حال شوم شب نگاه کردم. ماه بزرگ و درخشان بود. به ساعتم نگاه کردم. تقریباً نیمه شب بود، زمانی که اکثر افراد عادی قبلاً در رختخواب بودند.
نگاهی به کیان انداختم که با خوشحالی در حال رانندگی به سمت مقصد ما بود و ظاهراً از احمقانه بودن این ماجرا بی خبر بود. “چرا ما این کار را می کنیم، کیان؟ می‌دانی که هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.
کیان با عصبانیت به من نگاه کرد.

عکس زن ممد قلی
عکس زن ممد قلی

او جواب داد: “تو قبول کردی که بیای، پس کمی ساکت باش و سعی کن کمی خوش بگذرونی.”
بعد از حدود پنج دقیقه رانندگی دیگر، کیان به طور ناگهانی ماشین را متوقف کرد. او با هیجان واقعی گفت: “اینجا هستیم.” سپس رو به من کرد و خودش را اصلاح کرد. “خب، تقریبا. باید کمی پیاده روی کنیم.»
در حالی که از تپه شیب دار چمنی پایین می رفتیم و به جنگل رسیدیم، کیان را دنبال کردم. خیلی سیاه. فریاد زدم: “من نمی توانم چیز لعنتی را ببینم.” “نگران نباش رفیق، من یک چراغ قوه آوردم.” یک چراغ قوه کوچک از جیب شلوار جینش بیرون آورد. زیر لب زمزمه کردم: البته. یک ساعت به نظر می رسید در جنگل ادامه دادیم. بالاخره به جلوی یک تونل وسیع و عمیق رسیدیم.

ممد قلی ترسناک
به کیان نگاه کردم. “این چیه لعنتی؟”
«خانه ممد قلی. اینجا هستیم. بیا برویم،» کیان که به طرز خطرناکی مشتاق رفتن به داخل تله مرگ بود، گفت.
جلوی او را گرفتم. “وا، وای، وای، ما وارد آنجا نمی شویم، نه؟ خودمونو میکشیم اگر چراغ قوه باطریش تموم بشه چه؟ اگر شخص دیگری در آنجا باشد چه؟ چه می شود اگر وجود داشته باشد-”
“اگر از اینقدر بیدمشک نباشی و وارد شوی چه؟” دوستم با لحنی نیمه شوخی حرفش را قطع کرد. “بیا بریم.”
با اکراه به دنبال او وارد تونل شدم. سرد، تاریک و مرطوب بود. حشرات همه جا بودند، نه به همه موش های مرده، موش ها و البته گربه های گهگاهی در حال پوسیدگی. همه نوع گرافیتی دیوارها را پوشانده بود. من فورا چیزی بسیار عجیب را در سراسر بدنم احساس کردم. انگار حبابی از انرژی منفی می خواهد خودش را به درون من فشار دهد. غرق در حس ترس شدم. با این حال، به یاد آوردم که کیان چقدر از حضور در اینجا هیجان زده بود، بنابراین دهانم را بسته نگه داشتم و به دنبالش ادامه دادم.

عکس ممد قلی
ممد قلی

وقتی به وسط تونل رسیدیم، کیان دوربینش را بیرون آورد و تصمیم گرفت چند عکس بگیرد. برای چند دقیقه بعد، تنها چیزی که شنیدم صدای بلند دوربین کیان بود، همراه با فلاش که تقریباً مرا کور کرد. ناگهان دست کوچکی روی شانه ام احساس کردم. سریع چرخیدم ولی البته کسی پشتم نبود. شونه هام رو بالا انداختم و به راهم ادامه دادم. در تلاشی برای آرام کردن اعصابم فکر کردم: «شاید یک حشره بود.
هر چه جلوتر می رفتیم تونل سردتر و تاریک تر می شد. “طول این تونل چقدر است؟” از کیان پرسیدم به سمت من برگشت و پوزخندی زد.
“آرامش می کنی؟ یک دقیقه دیگر برمی گردیم.» متوجه شدم که او کمی عصبی می شود. «هر چند حق با شماست، ما مدتی است که راه می‌رویم. برگردیم.»

شروع کردیم به راه رفتن به سمت ورودی. نمی توانستم صبر کنم تا بیرون بیایم. همانطور که داشتیم راه می رفتیم، ناگهان چیزی شنیدم که شبیه خنده یک دختر جوان بود. بعد دوباره حسش کردم دست روی شانه ام. همون دست کوچیک و بچه گانه. این بار، قاطعانه تر بود، مثل اینکه چیزی واقعاً می خواست توجه من را جلب کند. دوباره سعی کردم به خودم بگویم که احتمالاً فقط یک اشکال یا چیز دیگری است. من فقط می خواستم از این مکان خلاص شوم.
بالاخره بعد از چند ساعت به در ورودی رسیدیم و به سرعت به بیرون رفتیم. ما با عجله از جنگل عبور کردیم و از تپه بالا رفتیم و هر چند وقت یکبار از روی شانه هایمان نگاهی انداختیم تا مطمئن شویم که هیچ چیز … ما را “دنبال” نمی کند.
بالاخره به ماشین کیان رسیدیم. زمانی را تلف نکردم و درب مسافر را باز کردم و وارد شدم. کیان بعد از من داخل شد و ماشین را روشن کرد. دوربینش را از کوله پشتی اش بیرون آورد. با پوزخندی درخشان گفت: “باشه، ببینیم چه چیزی به دست آوردیم.”

عکس پروفایل عاشقانه معجزه عشق جدید97
خواهران ممد قلی ترسناک
خواهران ممد قلی ترسناک

ما دو نفر با دقت به هر تصویر نگاه کردیم. هیچ چی. فقط یک دسته بتن، خاک و عنکبوت. بعد با عکسی مواجه شدیم که جلوی کیان ایستاده بودم. هر دو با دقت نگاه کردیم و نفس نفس زدیم.
یک دست کوچک بچه مانند بود که به آرامی روی شانه ام قرار داشت.

ممد قلی افغانی

به تازگی در شهر هرات و سمرقند افغانستان موجودی عجیب و غریب دیده شده است که تعجب همگان را بر انگیخته است شواهد می گویند که او پسر ممد قلی ایرانی هست که به افغانستان مهاجرت کرده است و مدتی در این کشور بوده وبه ترس و وحشت در آنجا پرداخت و ترس آن ها تغذیه می کند

خواهران ممد قلی ترسناک

خواهر ممد قلی به تازگی از دنیا غرب به ایران آمده است او چهرهای آبی رنگ دارد و با جیغ های بنفش خود بسیاری را ترسانیده است او چشمان بزرگ و سیاه رنگی دارد و موهای سپید رنگ او متولد سال 405 شمسی می باشد و دارای یه فرزند هست و شوهرش پس از ده هزار سال عمر از دنیا رفت است به دلیل کم بودن ممد قلی اون در سن پایین با ممد قلی سالمندی ازدواج کرد.

 

خواهران ممد قلی ترسناک
خواهران ممد قلی ترسناک

 

پسر ممد قلی

کازان ممد قلی نام پسر ممد قلی می باشد که در بین خانواده به قلقلی سیاه معروف هست و او را با این نام صدا می زنند او معمولا در خانواده سیاه رنگ هست و لبهای بزرگی دارد تا بزرگتر شود و دندان بزرگش رشد کند او هنوز در خانواده غذا میخورد و توانایی شکار و ترساندن را ندارد به بالا رفتن از کوه و درخهتان جنگی بسیار علاقه دارد او هیچ آزاری ندارد و بسیار ترسو و لوسی می باشد.

پسر ممد قلی بسیار گریه می کند و همیشه در حال گریه کرردن هست و بسیار هم شکمو هست و  باعث ناراحتی ممد قلی و زن ممد قلی می شود و با تارهای خود دهان او را می بندند.

عکس ممد قلی ترسناک

ممد قلی پسران خود را بسیار دوست دارد و برای او همه چیز فراهم می کند و فقط تا به حالا با فرزندان خود خندیده است و همیشه در حال ترساندن و ربودن بچه ها بوده است او ترس بچه ها را دوست دارد و بچه های انسان که به از نترسند را دوست ندارد و از آنها دور می شود و دیگر سراغشان نمیاید ما باید قوی باشیم تا در برابر او مقاوم بشویم و به حرف پدر و مادر خود گوش دهیم.

عکس ممد قلی ترسناک

پسر ممد قلی شکمو

او در طول روز بیش از 60 بار عذا میخورد و دسوت دارد زودی بزرگ شود تا مانند پدرش ممد قلی بتواند دیگران را بترساند در تصاویر چهره او در حال خوردن غذا رو می بینید او پس از بزرگ شدن بسیار ترسناک شده وقابلیت تغییر چهره خود را دارد.

عکس ممد قلی ترسناک

پسر دوم ممد قلی ارده

ارده ممد قلی بسیار چاق هست و از برادر دیگر خود 20 سال بزرگتر هست و او به سختی راه می رود و به ورزش علاقه ندارد اما براری  کاهش وزن خود هر روز به ورزش می پردازد و کوه ها را جابجا میکند به صورت سنگ های بزرگ که مادرش می گوید به علت خوردن زیاد غذا باز چاق تر شده است.

عکس ممد قلی ترسناک

4.3/5 - (12 امتیاز)
مطالب مرتبط
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.