عکس پروفایل پسرانه دختر پسند لاکچری
در عکس پروفایل پسرانه دختر پسند لاکچری شما خفن ترین عکس پروفایل های پسرانه جذاب را مشاهده خواهید کرد.
عکس پروفایل پسرانه دختر پسند لاکچری
دختر پسند ، واقعیت،نه خوابهای من است، نه رویای تو
نه خیالبافی من، نه آرزوی تو
همین طور که گاهی روزنامه میخوانی
و گاه شعر مرا.
بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت
و اندر آن برگ و نوا خوش نالههای زار داشت
گفتمش در عین وصل این ناله و فریاد چیست
گفت ما را جلوه معشوق در این کار داشت
یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض
پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت
در نمیگیرد نیاز و ناز ما با حسن دوست
خرم آن کز نازنینان بخت برخوردار داشت
خیز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنیم
کاین همه نقش عجب در گردش پرگار داشت
گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن
شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت
وقت آن شیرین قلندر خوش که در اطوار سیر
ذکر تسبیح ملک در حلقه زنار داشت
چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت
شیوه جنات تجری تحتها الانهار داشت
صدایت از تلفن میرسد؛ فقط گوشم!
تو حرف میزنی و جرعهجرعه مینوشم
تو حرف میزنی و داغ داغ داغم من
تو نیستی که ببینی چقدر میجوشم
به من از آن طرف خط چقدر نزدیکی
سلام میکنی و میپری در آغوشم
سلام، سرد شده روزگار من، گل من!
برای من نگران نیستی چه میپوشم؟
چگونهای؟ چه عجب شد که یاد من کردی؟
منی که بیشتر از مردهها فراموشم
صدا صدای تو بود این، خود خود تو هنوز
نکرده باور اما اتاق خاموشم
آبها آیینهٔ سرو خرامان تواند
بادها مشاطهٔ زلف پریشان تواند
رعدها آوازهٔ احسان عالمگیر تو
ابرها چتر پریزاد سلیمان تواند
سروها از طوق قمری سربهسر گردیده چشم
دست بر دل محو شمشاد خرامان تواند
شبنشینان عاشق افسانههای زلف تو
صبحخیزان والهٔ چاک گریبان تواند
سبزپوشان فلک، چون سرو، با این سرکشی
سبزهٔ خوابیدهٔ طرف گلستان تواند
آتشینرویان که میبردند از دلها قرار
چون سپند امروز یکسر پایکوبان تواند
چون صدف، جمعی که گوهر میفشاندند از دهن
حلقه در گوش لب لعل سخندان تواند
صائب افکار تو دل را زنده میسازد به عشق
زین سبب صاحبدلان جویای دیوان تواند
فرقی میان ماه و پرنده نیست
میان خورشید و ما
در مدارهای مختلفی پرواز میکنیم
از سیبری به استوا، از زمین به ماه
از منظومۀ شمسی به کهکشانهایی
که به کهکشانهایی دیگر پرواز میکنند
خورشید از مشرق به مغرب پرواز میکند
پرندگان از شرق به غرب
و قلب من از نقنقهای مداوم
به قلههای ساکت عشق
از آغوش تو که از خواب میپرم
بر صندلی اتوبوس، بالهایم را میبندم
یا بر پلۀ برقی مترو
ماشینها در ترافیک بالبال میزنند
پرواز میکند قطار در زیر خاک
همچنان که قلب من در تاریکی وجودم
پر میکشد به سوی مژگان تو
فرقی میان ماه و پرنده نیست
میان خورشید و ما
اگرچه چراغها و کلیدها روشنمان میکنند
کسی چه میداند میان اینهمه دود
حتی تهران شاید سیمرغی باشد
زمینخورده و خسته…
چه گرم قلب مرا میکشی به سوی خودت
کنار سینی چایی، به گفتگوی خودت
دوباره چشم من و تو… دوباره مستی عشق…
شراب میخوری آسوده از سبوی خودت
بگو به من که کویری… بگو که بارانم!
بگو که سخت رسیدی به آرزوی خودت!
خداش در همه حال از بلا نگه دارد
که دل فقط دل فارغ ز های و هوی خودت…
اگر چه ابر شدی پا به پای گریۀ من
ولی درست چو کوه است خلق و خوی خودت
که چشم های نجیب “حسام” عینِ تو شد
شده است موی “حنا” مثل رنگ موی خودت
تو خستهای برو تا شام میپزم، لطفا
بخواب… چادر من را بگیر روی خودت!
نمیدانم
که پایان میپذیرد عشق یا هرگز نمیمیرد
ولی تا جان دهد، جان تو را روزی هزاران بار میگیرد…
کمترین صید سر زلف کمند تو منم
چون تو ای دوست به هیچم نگرفتی چه کنم؟
در درونم به جز از دوست دگر چیزی نیست
یوسفم اوست من آلوده به خون پیرهنم
درگذشت از سر من آب ولی گر دهدم
آشنایی مددی دستی و پایی بزنم
جان چه دارد که نثار ره جانان سازم؟
یا که سر چیست که در پای عزیزش فکنم؟
با خیال تو نگردد دگری در نظرم
جز حدیث تو نیاید سخنی در دهنم
شور سودای من و تلخی عیشم بگذار
بنگر ای خسرو خوبان که چه شیرین سخنم
قوت کندن سنگ ارچه چو فرهادم نیست
سنگ جانم روم القصه و جانی بکنم
ساقیا باده، که من بر سر پیمان توام
در من این نیست که پیمانه و پیمان شکنم
مطربا راه برون شد بنما، سلمان را
به در دوست که من گمشده در خویشتنم
مجنونم و خو کرده به هرگز نرسیدن
با این همه سخت است دل از چون تو بریدن
از تو فقط آزردن و هی کوزه شکستن
از من همه دل دادن و پا پس نکشیدن
بگذار بگویم که چه احساس قشنگیست
با وسوسۀ ماه تو در برکه پریدن
از خیره شدنهای من و برق نگاهت
تا وسعت دنیا را در چشم تو دیدن
آنگونه دچارت شده یوسف که خودش هم
افتاده به عاشق شدن و جامه دریدن
اعجاز تو مغرورترین ساحرهها را
وادار نمودهست به انگشت گزیدن
تا این که به هرجا ببرد عطر تنت را
وا داشتهای باد صبا را به وزیدن
با چادر گلدار پریشان شده در باد
خوب است به دنبال تو، یک دشت دویدن
پسر دختر پسند