در عکس پروفایل ماه شعبان مبارک شما همراهان می توانید سری جدید از عکس نوشته های پروفایل ماه شعبان مبارک را با کیفیت عالی مشاهده کنید.
عکس پروفایل ماه شعبان مبارک
ماه شعبان ماه آمرزش و رحمت بر همه مسلمانان مبارک باد
هیاهوی غریب و مبهمی پیچیده در جانم
پرم از حس دلگیری که نامش را نمی دانم
تو اقیانوس سرشار از تلاطمهای آرامی
و من دریاچهٔ اشکی که دائم رو به طغیانم
بزن نی باز غوغا کن… بزن دف شور برپا کن،ماه شعبان
به هر سوزی بگریانم به هر سازی برقصانم
ببین آیینهوار از حس تصویر تو لبریزم
تو آرامی، من آرامم، پریشانی، پریشانم
اگر شعری نوشتم رونویسی از نگاهت بود
که این دیوانگیها را من از چشم تو میخوانم
همه دردم، همه داغم، همه عشقم، همه سوزم
همه در هم گذرد هر مه و سال و شب و روزم
وصل و هجرم شده یکسان همه از دولت عشقت
چه بخندم، چه بگریم، چه بسازم، چه بسوزم
گفتنی نیست که گویم ز فراقت به چه حالم
حیف و صد حیف که دور از تو ندانی به چه روزم
دست و پایم طپش دل همه از کار فکنده
چشم بر جلوهٔ دیدار نیفتاده هنوزم
غصهٔ بیغمیم داغ کند ور نه بگویم
داغ بیدردیم از پا فکند ور نه بسوزم
رضیم، جملهٔ آفاق فروزان ز چراغم
همچو مه، چشم به دریوزهٔ خورشید ندوزم
گفتم که شاید درد از این با هم نشستن هاست
برخاستی، رفتی و آتش از دلم برخاست
آواره ام! برگرد! در من قصر شیرین است
یک تکه از خاک وجودم خانۀ لیلاست
چشمان من خاصیّت بخشندگی دارند،ماه شعبان
یک روز می بینی که چشمان تو هم زیباست
چیزی نگو، امشب صدا را باد خواهد برد
حسی که در دل داری از پیراهنت پیداست
من خسته ام… عمری ست یک دیوانه در قلبم
سر می زند بر سنگ و می پرسد: کسی اینجاست؟
من عاشقم، او نیست، اما هر دو تنهاییم
من بی خودم تنهایم و او با خودش تنهاست…
رسیدی بر تنِ آیینه لغزیدند شبنمها
به خانه با تو برگشتند معصومانه مریمها
من و آیینه و گلهای مریم با تو خندیدیم
سفر کردیم با هم تا چه رؤیاها… چه عالم ها…
چه روز خوب و آرامی… تو میخندی جهان زیباست
هوای خانه هم اصلاً ندارد ابری از غمها
سلام ای ارضِ موعود! ای طلوعت در جهان من
بهشت تازهای، بعد از گذشتن از جهنمها
گمم در موج موهایت کمک کن بگذرم بانو
شبیه ناخدایی عاشق، از این پیچها…خمها…
شبیه کودکی لال است روح بیگناه من
چرا عاشق شدم؟ از من نپرسید آی آدمها!
نامهای دیگر نوشتم کاش آن را خوانده باشد
کاش او هم مثل من، پابند عشقش مانده باشد
نامهای دیگر نوشتم حرفهایی تازه گفتم
ترس دارم نامه را سربسته برگردانده باشد،ماه شعبان
یا نه، شاید قلب او را گرچه از سنگ است قلبش
واژهای از واژههای نامهام لرزانده باشد
یا نه شاید چون عروسک دستهای مهربانش
نامهام را در کنار بالشش خوابانده باشد
یا نه! شاید شعری از من را به آوازی بخواند
لالههای دامنش را شعر من رقصانده باشد
شاید او هم مثل من عاشق شود اما بترسد
نامهام را دور از چشم پدر سوزانده باشد
شاید اینها جز خیالات من تنها نباشد
نامهٔ من روی میز پستچی جا مانده باشد
خیره است چشمِ خانه به چشمانِ مات من
خالی است بی صدا و سکوتت حیات من
دل می کَنم به خاطر تو از دیار خویش
ای خاطرت عزیزتر از خاطرات من
آیات سجده دار خدا چشم های توست، ماه شعبان
ای سوره ی مغازله، ای سور و سات من!
حق السکوت می طلبند از لبان تو
چشمان لاابالی و لب های لات من
شاعر شدن بهانه ی تلمیح کهنه ای است
تا حافظ تو باشم، شاخه نبات من!
شکر خدا که دفتر من بی غزل نماند
شد عشق نیز منکری از منکرات من
چشم من، چشم تو را دید ولی دیده نشد
من همانم که پسندید و پسندیده نشد
یاد لبهای تو افتادم و با خود گفتم:
غنچهای بود که گل کرد ولی چیده نشد
من نظربازم و کم معصیتی نیست ولی-ماه شعبان
چه بسا طعنه زدنهای تو بخشیده نشد
ای که مهرت نرسیده است به من! باور کن
هیچکس قدر من از قهر تو رنجیده نشد
عاشقت بودم و این را به هزاران ترفند
سعی کردم که بفهمانم و فهمیده نشد
تو ای وحشی غزال و هر قدم از من رمیدنها
من و این دشت بیپایان و بیحاصل دویدنها
تو و یک وعده و فارغ ز من هر شب به خواب خوش
من و شبها و درد انتظار و دل تپیدنها
نصیحتهای نیک اندیشیات گفتیم و نشنیدی
چهها تا پیشت آید زین نصیحت ناشنیدنها
پر و بالم به حسرت ریخت در کنج قفس آخر
خوشا ایام آزادی و در گلشن دویدنها
کنون در من اگر بیند، به خواری و غضب بیند
کجا رفت آن به روی من به شوق از شرم دیدنها؟
تغافلهای او در بزم غیرم کشته بود امشب
نبودش سوی من هاتف گر آن دزیده دیدنها ماه شعبان
عکس نوشته پروفایل تبریک ماه رمضان ۹۹ با متن