عکس نوشته خدمت تموم شد،پروفایل پایان خدمت 97

در عکس نوشته خدمت تموم شد،پروفایل پایان خدمت 97  شما کاربران عزیز سایت عکس نوشته که به تازگی از خدمت مقدس سربازی فارغ شده اید و قصد دارید آن را از طریق شبکه اجتماعی به اطلاع دوستان خود برسانید می توانید از این مجموعه استفاده کنید و …

عکس نوشته خدمت تموم شد،پروفایل پایان خدمت 97

به مقدار زیادی هوا نیازمندم
یک هوای پاک و تازه
به یک هم قدم، در کنارم شدید نیازمندم
به کمی غزل از شاملو
به فروغ زمان،خدمت
به کمی آرامش
به موسیقی جان
به صدای پُر از عشقِ گنجشکها
و چند گلدانِ شمعدانی ،کنار ایوان
به کمی بهار ،گل و سبزه
به عشق..‌‌.
به یکی که حال دلمان را بکند خوش عجیب نیازمندیم..

دوست داشتم موهایت را ببافم
و به جای گل سر
شعر ببندم به موهایت
تا به نسیم که سپردی شان
دلم عالم آب شود
اما موهای تو بلند و شعر من کوتاه بود
چاره ای نبود جز
سرودن بلند ترین غزل دنیا
یک دوستت دارم ساده..

عکس نوشته پایان فصل سربازی

عکس نوشته خدمت تموم شد،پروفایل پایان خدمت 97
عکس نوشته خدمت تموم شد،پروفایل پایان خدمت 97

ﺩﻭﺗﺎ ﺩﺳﺘﺎﺷﻮ ﻣﺸﺖ ﮐﺮﺩ
ﺟﻠﻮﻡ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ :
ﺍﮔﻪ ﺑﮕﯽ گل ﮐﺪﻭﻣﻪ ﻣﯿﻤﻮﻧﻢ ..!!!
ﭼﻪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺳﺨﺘﯽ ﺑﻮﺩ ..
ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻧﺶ
ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩﻣﻮ ﻓﺮﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ..
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﺍﺩﻧﺶ ﻣﺤﮑﻢ ﺯﺩﻡ
ﭘﺸﺖ ﺩﺳﺖ ﭼﭙﺶ !!!
ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﮔﻠﻪ ..!!!
ﺩﺳﺘﺸﻮ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ .. گل بود،،
ﺍﺷﮑﺎﻡ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪ ﺭﻭﯼ ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎﻡ ..
ﺣﻮﺍﺳﺶ ﻧﺒﻮﺩ ، ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ
ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺍﺷﮑﺎﻣﻮ
ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩ ..
ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ تو ﺩﺳﺖ ﺭﺍﺳﺘﺶ ﻫﻢ
گل بود !!!
آنکه تو را میخواهد ..
به هر بهانه ای میماند …

متن پایان خدمت

عکس نوشته خدمت تموم شد،پروفایل پایان خدمت 97
عکس نوشته خدمت تموم شد،پروفایل پایان خدمت 97

تا زمانی که تو هستی غزلم جان دارد
شعر من با تو فقط شور فراوان دارد

تا زمانی که تو هستی دل من میخندد
بی تو چشمان دلم نم نم باران دارد

تا زمانی که تو هستی همه جا سرسبزاست
بی تو اما همه جا شکل بیابان دارد

تا زمانی که تو هستی چه بهاری دارم
بی تو هر فصل دلم سوز زمستان دارد

قدر احساس تو را این دل من میداند
چونکه احساس تو ارام دل و جان دارد

تا زمانی که تو هستی غم عالم هیچ است
زندگی با تو خوشیهای فراوان دارد

عکس نوشته آخی سربازی تموم شد

عکس نوشته خدمت تموم شد،پروفایل پایان خدمت 97
عکس نوشته خدمت تموم شد،پروفایل پایان خدمت 97

خداوند انگار
بعضی ها را خیلی با حوصله آفریده …
از عشق ، از محبت ، صبر ، وفاداری ، معرفت به مقدارِ زیاد در وجودشان گذاشته …
اصلا این بعضی ها انگار صرفا برای خوب شدنِ حالمان آمده اند …
نه نقش بازی می کنند ، نه اَدا در می آورند .
وقتی تمامِ درها به رویت بسته می شود ، یک نگاهشان کافیست برای روزها آرامشت …
یک حرفشان ، یک خنده شان کافیست تا غُصه از در و دیوارِ زندگیت پاک شود …
شانه شان را که داشته باشی ، انگار تمامِ دنیا را یک جا داری …
بی نهایت تکیه گاهند ، عجیب پناهگاه …
بی توقع به دردت گوش می کنند و بی انتها حسِ خوب می بخشند … باور کنید اینها خیلی با حوصله آفریده شده اند .
فرقی نمی کند
پدر ، مادر ، همسر ، دوست یا …
اگر یکی از اینها را کنارتان دارید ، خوشبختید …
قدرش را خیلی بدانید …

عکس نوشته روزهای اجباری تمام شد

عکس نوشته خدمت تموم شد،پروفایل پایان خدمت 97
عکس نوشته خدمت تموم شد،پروفایل پایان خدمت 97

راز دیگری دارم با خدای چشمانت
انتهای بی تابی است، ابتدای چشمانت

باز هم نگاه من بی بهانه ای گم شد
در مسیر تردید بی صدای چشمانت

یک پرنده قلبش را، یک ستاره نورش را
صادقانه می بازد در هوای چشمانت

101عکس نوشته غمگین زندگی نامرد

با ترانه ای وحشی، بی بهانه می کاود
تکه تکه قلبم را، رد پای چشمانت

می شود به آرامی با سکوت پرمعنی
صد ستاره را جا کرد در فضای چشمانت

شاید این حوالی بود، صاف و ساده می گویم
این که یک غزل گم شد لا به لای چشمانت

شاید این معمایی است، این که چشم گستاخی
می شود سرآسیمه، مبتلای چشمانت

عکس نوشته پایان خدمتت مبارک

عکس نوشته خدمت تموم شد،پروفایل پایان خدمت 97
عکس نوشته خدمت تموم شد،پروفایل پایان خدمت 97

شمال و جنگل و کلبه فراهم کردنش با من
حریرِ سبزِ شالی خیسِ نم نم کردنش با من

گُلِ رنگین کمان در انتهایِ کوچه باغِ ابر
به استقبالِ تو سر تا کمر خم کردنش با من

اگر سردت شده روشن کن آغوشِ اجاقم را
برایِ شعله ای بوسه مصمم کردنش با من

عجب قندِ سمرقندی، عجب چایِ بخارایی
بیا مهمانِ حافظ شو، غزل دم کردنش با من

عکس نوشته خوشحالی یعنی تموم شدن سربازی

بزن لبخند در آیینه تا از شب بیاویزم
خودت ماهم شوی از ماه، رو کم کردنش با من

برقص و درهم و برهم بریز ابریشمِ مویت
چنین آشوبِ دلخاهی منظم کردنش با من

مرا با خود ببر تا جاذبه، با سیبِ حوایت
دلی سر به هوا این گونه، آدم کردنش با من

تو مو خرمایِ زیتون چشمِ لب انجیرِ من باشی
در این بیتِ مقدس وصفِ مریم کردنش با من

لبی تر کن، معطر کن هوایِ باغِ جانم را
هزاران برگِ گُل شادابِ شبنم کردنش با من

اگرچه هر درود آغازِ بدرود است و دلتنگی
بیا کارت نباشد چاره یِ غم کردنش با من

خیالی بود اگرچه این غزل اما خیالی نیست
تو باشی اینهمه رویا مجسم کردنش با من ‌ ‌

عکس نوشته خوشحالی یعنی پادگان روز آخر

نخند جانم….
نخند….
آدم دست و پای دلش میان چال گونه ات میشکند
تو نخند..
میترسم نقاش ها لبخندت را نقاشی کنند
عکاس ها لبخندت را ثبت کنند
شاعرها از لبخندت غزل بگویند
نویسنده ها کتابت کنند
بعد منه دست و پا شکسته چطور با یک شهر رو به رو شوم؟!
رحم کن..
بخند اما.یواشکی!
یواشکی بخند فقط برای من..

عکس نوشته پایان خدمت شاد کارتونی

 

غزلی نوشته “آدم” ،
برسد به دست “حوا”
نَفَسم بگو کجایی ؟
که ستاره ی سهیلی ؟!

دو سه خط گلایه دارم ،
که به عرض میرسانم …
من و میل اینچنینی !!!
تو چرا بدون میلی ؟!!!

عکس نوشته بدرود خدمت سربازی

همه شب به انتظارت ،
غزلی سروده ام تا …
تو یِ بی وفا بدانی ،
که دلم گرفته ! خیلی .

تو که پیش من نباشی ،
همه ی دار و ندارم …
قلمی … دفتر شعری ،
دو سه واژه ی طُفیلی .

تو نماز نیمه شبها …
تو نیایشی ، نه شعری …
تو شبیهِ یک دعایی

عکس نوشته خدمت تمام زندگی حلالم

 

میپرسم قصد خواب نداری جانم؟
دستی به موهای برهم ریخته اش میکشد و میگوید
تو صبحِ زود بیدار شده ای
خسته ای
همین نیم ساعت پیش گفتی گیجِ خوابم
فردا هم که باید صبحِ زود بیدار شوی
کلی هم کار داری
منطقی ست که بخوابی…
دوباره میپرسم قصد خواب نداری جانم؟
لبش را کج میکند و چند مرتبه پلک میزند و ابرو بالا می اندازد و میگوید نه !
میگویم قهوه را دم میکنی یا دم کنم؟
ادامه میدهد که منطقی نیست جانا!

عکس پروفایل سربازی تموم شد

تو بخواب!
میگویم اتفاقا خیلی هم منطقی ست!
شبی که تو بی خواب شوی
منطقی ترین تصمیم جهان در آن شب، به نام من ثبت میشود!
منطقی ترین تصمیم جهان
دو صندلی ست رو به روی هم
در نیمه ی تاریکِ خانه، کنارِ پنجره…
همراه دو فنجان قهوه ی تلخ و داغ
البته که با خنده ی شیرین ات همراه میشود…
همراه میشود با چشمان زل زده ات به چشمانم

عکس نوشته طعنه دار تیرماه 97

عکس نوشته سربازیم تموم شد

به چشمانم که سرخ شده است، خمار شده است ، سخت بازو بسته میشود اما قیدِ خواب را زده…!
گیج و گنگ نگاهم میکند
ادامه میدهم که عزیزم کار و خستگی که همیشه هست
نگذار این روزمرگی برایمان تصمیم بگیرد!
برایش منطق خودت را تعریف کن…
حالا قهوه را دم میکنی یا دم کنم؟
میگوید دم میکنم…فقط یک بوسه به آن تصمیم منطقی ات اضافه کن که وقتی قرار است برایم شعر بخوانی نور ماه را از روی لب هایت بچینم…
میگوید و می رود و دفترچه ی شعرم دنبالش راه میافتد…!

متن خدمت تموم شد

تا عطر تنت اینجاست ؛
نبضم به تو وابسته ست.

با بوی نفسهایت ؛
جانانه شدن با من…

عکس نوشته خداحافظ سربازی

در نگاه تو غزل پرسه زنان می‌رقصد
باد در موی تو، انگار جهان می‌رقصد

می‌خرامی تو به آهنگ غزل‌های من و
همه اجزای جهان در نوسان می‌رقصد

بی‌خود از خویش شدن‌های من و مستیِ تو
شاعری بینِ غزل مست و جوان می‌رقصد

جانِ جانانِ منی، روح منی، راح منی
دست و پای من و هم چشم و زبان می‌رقصد

سوژه‌ی ناب غزل‌ها و سرایش شده‌ای
وقت شعر است و قلم با هیجان‌ می‌رقصد

همچنین ببینید :

عکس پروفایل سربازی غمگین با متن۹۷

2/5 - (1 امتیاز)
مطالب مرتبط
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.