عکس نوشته های ماکان باند با متن 97
در عکس نوشته های ماکان باند با متن 97 شما کاربران عزیز سایت عکس نوشته می توانید جدیدترین عکس نوشته های خواننده محبوب ایرانی ماکان باند را مشاهده کنید همراه با متن و …
عکس نوشته های ماکان باند با متن 97
“قلبم را بپذیر ماکان باند”
آنقدر دوستت دارم را تکرار خواهم کرد
که نفس هایم عطرت
شعر هایم نقشت
حرفهایم طرح اندامت
و چشم هایم آینه ای باشد
که خویش را در آن بنگری و بگویی…
من نیز دوستت دارم
عکس نوشته آهنگ خیالت با تو ماکان باند
حالا که دستم از دست هایت
کوتاه است ….
آغـوشـم از آغــوشـت دور
مراقب بی قراری هایت
باش! مبادا بی من
کسی آرام جــانت شود
عکس نوشته آهنگ بازیچه ماکان باند
فردا یک راز است نگرانش نباش
دیروز یک خاطره بودحسرتش را نخور
امروز یک هدیه است قدرش رابدان
عکس نوشته آهنگ ببین منو ماکان باند
یک نفر هست که از پنجره ها
نرم و آهسته مرا می خواند
گرمی لهجه ی بارانی او
تا ابد توی دلم می ماند
یک نفر هست که یادش هر روز
چون گلی توی دلم میروید
گاهگاهی ز خودم میپرسم،
از کجا اسم مرا میداند…..??!
عکس نوشته آهنگ شیک ماکان باند
ساز تارم از تو و آهنگ توست
این غزلها بی سبب همرنگ توست
رفتی اما جان چشمانت بگو;
حس نکردی یک نفر دلتنگ توست….?!
عکس نوشته آهنگ دلگیری ماکان باند
از جاده ی احساس تو، از درد نوشتم
ز آوارگی این دل شبگرد نوشتم
از قصه ی شبهای بلندی که تو بودی
تا خاطره هایی که شدند زرد نوشتم
از چک چک هر قطره ز دلتنگی قلبم
تا فاصله هایی که غم آورد نوشتم
از کوشش بی حاصل این قلب شکسته
از یک شب طوفانی نامرد نوشتم
افسوس نشد باشی و همدرد بمانی
شاعر شدم و از دل پر درد نوشتم…….
عکس نوشته آهنگ با تو آرامم ماکان باند
نازنینم بودی و نازت مرا دلگیر کرد
کاش می شد درد دلهای مرا تصویر کرد
هرچه کردم تا بدانی دوستت دارم، نشد
تلخی نا باوری هایت دلم را پیر کرد…..
عکس نوشته آهنگ پنجره ماکان باند
یاد تو حس قشنگیست که در دل دارم
تو چه باشی چه نباشی نگهش میدارم
همه حس قشنگم، همه سهم دل توست
همه حال عجیبم همه درد دلم همه ارزانی توست
چه بخواهی چه نخواهی سهم دنیای منی…….
عکس نوشته آهنگ نمی خوام نباشی
چه آتش ها درون دل که پیدا میکنم هر دم
خودم را عاشقانه در تو پیدا میکنم هر دم
بیا جانا تحمل کن تو سوز عاشقی یک دم
ببین با حال بی تابم مدارا میکنم هر دم
چنان فریاد خواهم زد درون انزوای خویش
دل بی تاب و در خلوت چه نجوا میکنم هر دم
غزل ها گویمت از عشق در اوج تمنایم
تو را با هر نگاه خود چه شیدا میکنم هر دم
در این بغض فرو خورده تن تبدار و خواهشها
شمیم عاشقی را من هویدا میکنم هر دم……
عکس نوشته آهنگ کجا بگردم ماکان باند
بعد تو هر شب به حافظ من تفأل میزنم
یوسف گمگشته در فالم نمایان می شود
یوسف گمگشته هم آمد به کنعان حافظا
پس بگو ایام هجران کی به پایان می شود…?!
عکس نوشته آهنگ یه لحظه نگام کن ماکان باند
روزی پشیمان میشوی آن روز خیلی دیر نیست
روزی که دیگر قلب من با عشق تو درگیر نیست
با گریه میگویی بیا با بغض می خوانی مرا
دیرست دیگر..حس من بر پای تو زنجیر نیست
روزی میان اشک و خون هم پای شعرم می دوی
با درد میگویی به خود دیگر مرا پیگیر نیست
آن روز می کوبی به در آشفته و آشفته تر
حسرت عذابت میدهد قلب تو بی تقصیر نیست
روزی نشانی مرا از کوچه ها می پرسی و
راهت نمی افتد به من خودکرده را تدبیر نیست…..
عکس نوشته آهنگ لعنت به من ماکان باند
دوستت دارم….!
به حدی که اگر باشی برای تمام لحظه هایت
فرشی از عشق پهن میکنم
تا تو عاشقانه قدم بزنی
و من عاشقانه نگاهت را بدزدم…..
از کیسه ی شب دوست به هرکس صله ای داد
دلتنگ شدن سهم من از این شب تار است !
عکس نوشته آهنگ دو دقیقه بودی ماکان باند
نمی دانم…!
نمی دانم برایت از کدامین درد بنویسم…؟!
فقط این را بدان اینجا نفس ها هم زمستانی است
چرا پرسیده ای کی این چنین کرده پریشانش ؟
مگر تو خود نمیدانی فراسوی خیالم کیست ؟
تمام فکر و ذکرم این که یک روزی تو می آیی؛
اگرچه خوب می دانم که این جز آرزویی نیست……
عکس نوشته آهنگ دیوونه من ماکان باند
“عاشق تر” از این بودم اگر
لحظه ی پرواز
در دست نجیب تو کلید قفسم بود… !
“عاشق تر” از این بودم اگر عطر نفسهات
در لحظه ی بی همنفسی
همنفسم بود… !
“عاشق تر” از این بودم اگر فاصله ها را
این آینه ی شب زده
تکرار نمی کرد………
دخترک رفت ولی زیر لب این را می گفت:
او یقینأ پی معشوق خودش می آید !
پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود:
مطمئنأ که پشیمان شده بر می گردد !
” عشق قربانی مظلوم غرور است هنوز “…..
عکس نوشته آهنگ پیشم بخند ماکان باند
عاشق نشدي زاهد،
ديوانه چه ميداني؟
در شعله نرقصيدي، پروانه چه ميداني؟
لبريز مي غمها،
شد ساغر جان من
خنديدي و بگذشتي، پيمانه چه ميداني؟
يك سلسله ديوانه،
افسون نگاه او
اي غافل از آن جادو، افسانه چه ميداني؟
من مست مي عشقم،
بس توبه كه بشكستم
راهم مزن اي عابد، ميخانه چه ميداني؟
عاشق شو و مستي كن، ترك همه هستي كن
اي بت نپرستيده،
بتخانه چه ميداني؟
تو سنگ سيه بوسي، من چشم سياهي را
مقصود يكي باشد،
بيگانه چه ميداني؟
دستار گروگان ده،
در پاي بتي جان ده
اما تو ز جان غافل، جانانه چه ميداني؟
ضايع چه كني شب را،
لب ذاكر و دل غافل
تو ره به خدا بردن، مستانه چه ميداني؟!
