عکس پروفایل ونزدی ادامز دخترانه

در عکس پروفایل ونزدی ادامز دخترانه شما همراهان عزیز می توانید سری جدید از عکس پروفایل های ونزدی ادامز را با کیفیت بالا مشاهده کنید.

عکس پروفایل ونزدی ادامز دخترانه

جنا اورتگا (Jenna Ortega) متولد 27 سپتامبر 2002 در کالیفرنیا آمریکا، بازیگر است و اصالت مکزیکی و پورتوکویی دارد
دوران دبیرستان ترک تحصیل کرده و از 10 سالگی بازیگری را با سریال غارت آغاز کرد و سپس سال 2014 با سریال جین با کره در نقش جین شناخته شد
او به خاطر از دست دادن تجربه سنتی دبیرستان و نقاط عطف نوجوانی مانند جشن و فارغ‌التحصیلی ابراز پشیمانی کرده است.
با 155 سانتی متر قد و 46 کیلوگرم وزن، عاشق رقصیدن ، پیتزا، کیک شکلاتی است و دارای دو سگ خانگی به نام های آنا و بروکلین است

داستان سریال ونزدی

سریالِ کمدی – ترسناک ماوراء طبیعی با تمرکز بر روی «ونزدی آدامز» بر سال‌ های تحصیل او در دبیرستان در آکادمی نورمور تمرکز می‌کند که در آن او تلاش می‌کند تا بر قدرت روانی خود مسلط شده و کشتار وحشتناک شهروندان شهر را متوقف کند و در همین حال یک معمای فراطبیعی را حل کند که 25 سال پیش خانواده او را تحت تأثیر قرار داده بود

عکسهای ماری جنا اورتگا بازیگر نقش ونزدی ادامز

زمان، از آشنايان، لشگرى بيگانه مى سازد
جهان، از طاق کسرای دلت ويرانه مى سازد

زمین، در ژرفناى خوابهاى سرد و بى رويا
برای كركسِ كابوسهايت لانه می سازد

دل معمار من از لاجوردِ واژه های تر
میان شوره زار دفترم، گلخانه مى سازد

حريف سينه ى آوازه خوان، ديوار و زندان نيست
قنارى، با دو جرعه آب و مشتى دانه، می سازد!

من از گلبرگ بابونه لباس خواب مى دوزم
خيالم بسترش را از پرِ پروانه مى سازد

طلايه دارِ مجروحى كه زخمش را نمى بينى…
براى تكيه كردن، از غرورش شانه مى سازد

اگر بر بالهايم مى نشيند بوسه ى آتش
دلم قرص است…از خاكسترم افسانه مى سازد

دلِ خوابيده در آويشن و نعنا و ريحان را
كبابش هم كنى، عطرش تو را ديوانه مى سازد!

عکس شخصیت ونزدی ادامز برای پروفایل اینستاگرام

آبان گذشته است ونگاهم به آذر است
پاییز باتواز همه ی فصل ها سر است

گیسوت قهوه داردوچشمت شراب ناب
با صد بهار طرز نگاهت برابر است

از برکه ی زلال نگاهی که دیده ام ،
حس کرده ام که چشم توآیینه پروراست

یک شهر عاشقت شده من فکر می کنم
خون نیست عشق توی رگ توشناوراست

برگونه هات سرخی زیبای عشق وشرم
پیش تو ارغوان نزند لاف بهتر است

از بس بدون چتر تو ماندم به پای شعر،
احساس میکنم نفس واژه ها تر است

من زیر سقف توست اگرعاشقم هنوز
بعد ار تو عشق قصه ی تلخ مکرر است

شخصیت کارتونی ونزدی ادامز

زندگی سخت شده نان برسانید به ما
دلخوشی های فراوان برسانید به ما

ما که مانند شما نیتمان خالص نیست
خشکسالی شده، باران برسانید به ما

جان به در بردن از این مهلکه ها آسان نیست
لااقل چند عدد جان برسانید به ما

بر سر سفره یکی در زد و نذری آورد
ما نشستیم که دندان برسانید به ما

مردگانیم و تظاهر به نمردن داریم
واعظ و قاری قرآن برسانید به ما

ما که از امر به معروف شما سوخته ایم
نهی از منکری آسان برسانید به ما

ما که با بند شما در ته چاه افتادیم
رشته ای بهتر از ایمان برسانید به ما عکس ونزدی

گفت شیطان که مرا طایفه ام سنگ زدند
حج امسال مسلمان برسانید به ما

ببخش دخترکم دست پرستاره ندارم
برای این شب غمگین، ببخش، چاره ندارم

برای چشم تو خورشید زیر خاک، کبودت
جز این غروب غم‌انگیز، استعاره ندارم

برای گوش تو آن گوش‌های نازک خونی
ببخش، غیر همین اشک، گوشواره ندارم

فدای موی تو، هر تار آن بهانۀ مرگ است
نهاد رنج، تو هستی و من گزاره ندارم

تصاوی جدید از ونزدی (جنا اورتگا)

ای پیش روی خوبت حُسنِ هزار یوسف!
داری هزار یعقوب، اندر هزار کنعان…

 

خنجر میان ما رفقا داوری کند
ما آهنین‌دلان به همین چرم دل‌خوشیم
تا کاوه‌ای بیاید و آهنگری کند
گهواره‌ای رها شده‌ام، کاش نیل غم
در حق من جفا نکند، مادری کند
پنداشت اینکه مثل خودش صاف و ساده‌ام
سنگی مرا به آینه یادآوری کند

یک شب مرا بگیرد و خاکستری کند
تنها شراب چشم خمار تو قادر است
میخانه را دوباره پر از مشتری کند
تلخ است این زمانه که باید شبانه‌روز

بگذار چشم مست تو افسونگری کند
شب را شمیم زلف تو نیلوفری کند
بگذار گیسوان سیاهت بریزد و
انگشت‌های سرد مرا جوهری کند
پروانه‌ای سیاهم و ای کاش آتشی

حسرت زلف توام بود، شکستم دادند
وصل می‌خواستم آئینه به دستم دادند

روا بود که چنین بی‌حساب دل ببری؟
مکن، که مظلمه خلق را جزایی هست…

به كسى كه با تو هر شب همه شوق گفت و گو بود
چه رسيده است كه امشب سر گفت و گو ندارد؟

برای بدرقۀ پیکر تپیده به خونت
به‌غیر خون دل و قلب پاره‌پاره ندارم

تن تو طاقۀ مهتاب بود، خاک بر این سر
که غیر خاک برای تنت قواره ندارم

برای بدرقه‌ات ای اصیل سادۀ بی‌اسب
پیاده مانده‌ام و کار با سواره ندارم*

قسم به خون تو فردا برای سوختن ظلم
تمام آتشم و هیچ جز شراره ندارم

عکس ونزدی

مطالب مشابه: