عکس نوشته ولادت حضرت معصومه با متن 97

در عکس نوشته ولادت حضرت معصومه با متن 97 شما کاربران عزیز سایت عکس نوشته می توانید سری جدید از عکس نوشته مناسبتی ولادت حضرت معصومه را مشاهده کنید و …

عکس نوشته ولادت حضرت معصومه با متن 97

هم میخواهم که باشی
هم می خواهم نباشی
و تو
مغرورترینی
و من
ساده ترین دلباخته روزگارت
و بی توچه سخت می گذرد …

خداوندا غم دیرینه دارم
هوای عاشقی درسینه دارم
دل تنگ مرا یاران شکستند
گمانم جای دل آیینه دارم

قندو عسلم ، بهار دارد چشمت
باچشم و دلم قرار دارد چشمت
افتاده ام از پای و رهایم نکند
انگار هنوز کار دارد چشمت

هرچند نشسته ای دراندیشه ی من
امابه هوس شکسته ای شیشه من
چشمان هوسبازتو گولم زد و رفت
بهتر که بسوزدازغمت ریشه ی من

یادت
در حصار انگشتانم مخفی ست!
اگر جیک جیک مُشتی شعر
روی خطوط خاطراتت
دستم را رو نکند…

من و دلم
از هم در حالِ دور شدنیم!

من
پا به پای فصل ها می روم
دلم
در روزهای بودنت جا مانده است…

ماه من!
ببخش اگر در شعرهایم
به زبان موجها با تو سخن می گویم
تو اهل جزر و مدّ دریایی…
و می دانی واژه هایم
ماهی های کوچکی هستند

آرام و ساکت می آیی
و مانند غبار
افکار و احساسم را می پوشانی
با انگشتِ خاطره،
رویت می نویسم “… بخیر”
یادت را می گویم…

بارها بُریدم
بارها باریدم اما؛
نه دریایی میان دستهایت جوشید
تا تب دلتنگیم را فرونشاند
و نه اثری از یادم را
در خطوط کف دستهایت یافتم!

نه حنجره
و نه این واژه ها،
توان کشیدنِ بارِ حرفهایم را ندارند!
خسته تر از آنم که به زبان آیم…
دلتنگیم
نه حرفیست که همه بدانند

زمان به دیروز و امروز ما کاری ندارد
داستان فرو خورده وصبر است
دوختن جامه های کوتاه
به اندام های بلند
داستان خط خوردن دفتر مشق دلهاست
وتنها ماندن در زیر چتر باران است

عکس نوشته شب یلدات مبارک عشقم

سالها بود می دیدمش وبا او دردل می کردم
امروز اورا شناختم
او نزدیکتراز من به من
شبیه تراز من به خودم
او خود من بود!

دلتنگش شده بودم!
دلتنگ کی؟
نمی دانم!
شاید دلتنگ آنکه مرا نمی شناخت!

سالها بود می دیدمش
دیدنش عادت شده بود
ندیدنش دلتنگی

از کودکی می شناختمش
هر دفعه می دیدمش قطره اشکی در گوشه چشمش خشکیده بود
گاهی غمی پنهان چهره نگرانش را در هم می کشید
آهی که از سوز دل می کشید . آتشم می زد
می دانستم نگران روزهای آینده است شاید نگران بود ازبی من بودن .

بیمارکده
بخش یک :
بیمارم
به همه مهر می ورزم
بخش دو:
من بجز اینکه مهر بورزم
انگار وظیفه ای ندارم
.
بخش 3 :
دل من عقب مانده است

تو بغض یه شعری
تو سرا پا پر ز مهری
نا نوشته هایم را تو میدانی
تو بهتر ز هرکی تو میخوانی
مرا دیگر توانم نیست از عشق تو گفتن
هر چه که گفتم

ورق می زند مرا
سالنامه

آن نیز خسته
که بدون هیچ رویداد
می خورد ورق.

تو می روی و ترانه ات می ماند
گلواژه عاشقانه ات می ماند
هرچند بریده ای دل از من امّا
درکُنج دلم بهانه ات می ماند

دربستر عشق خواب یادت نرود
یک جرعه زشعر ناب یادت نرود
خاموشم وپرسشی که میدانی تو
افسونگر من جواب یادت نرود

من شعر خدا هستم…
-شايد غزلي كوتاه-
با قافيه هاي سخت
همراه رديف”آه”
در يك شب باراني
شد قافيه هايم جفت
احساس قشنگي داشت
وقتي كه مرا مي گفت….

هر آنچه هست از اوست ….

دلقکی درون من است که مرا به خود وا نمی گذارد ، مرا به اینجا کشانده است …

گاهی مستم ، گاهی هوشیار ، گاهی خوابم ، گاهی بیدار ….

آی پرستوها
مرا هم با خود ببرید
و در جای دیگری
به هوای زندگی
بی آب و دانه بکارید
سبز خواهم شد
حتی از بستر سنگ

عکس نوشته مثبت ای کاش

ولادت حضرت معصومه, ولادت حضرت معصومه و روز دختر, ولادت حضرت معصومه مبارک, ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها, ولادت حضرت معصومه چه روزی است, ولادت حضرت معصومه کریمی, ولادت حضرت معصومه عکس, ولادت حضرت معصومه و امام رضا, ولادت حضرت معصومه و روز دختر عکس, ولادت حضرت معصومه روزدختر

امتیاز بدهید
مطالب مرتبط
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.