عکس نوشته دپرس کننده برای تو ناراحتم

در عکس نوشته دپرس کننده برای تو ناراحتم شما کاربران عزیز سایت عکس نوشته می توانید مجموعه بی نظیر از عکس نوشته دیرس و ناراحت کننده را همراه با متن مشاهده کنید و …

عکس نوشته دپرس کننده برای تو ناراحتم

حالِ هیچ کجای بشریت را نداری..
به خودت می پیچی / که مستقیما خطاب نشوی ..
خسته از / راس ِ ساعت ها ..
جا میزنی از قرار های باد آورده ،،که آب به دسته گل ِ تنهاییت ندهی ..
تو آنقدر به بحران / زده ای که خوب می دانی،، گاهی درک / قبل از وقوع یک حادثه ،،
کاری می کند که شیک ترین لباست را در نیاورده ، انکار کنی ..
بخوابی / در کسی ! .. بی آنکه مهم باشد در دیگری بیدار می شوی..
فحش هایت را نگه داری / اول خانومِ همسایه رد شود بعد ، در را ببندی،،
و در چشمهای سَگَت قسم بخوری .. از لای زخم هایت هم که شده ، برایش استخوان می آوری..
گریه ات را / بگیری .. بدوی آن دورها آزاداش کنی،،
و دنیا هنوز هم / تو را بلند بلند بخندد ..
آنقدر بلند که تو کوتاه بیایی .. و باور کنی آدم خنده داری هستی..
راستی خانومِ ژکوند .. هوای دستهایت را داشته باش..
آن دنیا ، مَملو از جیب زن هاییست که خنده خنده / لختت می کنند..

عکس نوشته آمدی دیوانه ام کردی و رفتی

عکس نوشته دپرس کننده برای تو ناراحتم
عکس نوشته دپرس کننده برای تو ناراحتم

اتفاق ِ نيفتادهِ را می مانم…
بی بركت… عينِ بارانی كه بر دريا ببارد…
مقتولی كه از خاطرِ/ عزرائيل هم رفته است…
دسته گلی که افتاده / درست ميانِ دو سنگِ قبرِ بی صاحب،،،
كه آغوشِ هيچ مرده ای را هم،، برای پَلاسيدن / به يغما نبرده است….
چه كار من داريد عکاس ها ؟
گمان كنيد / كوری كه از بختِ بد ،، عصايش كوچک تر از عرضِ خيابانِ شماست،،
دارد از ميانِ شكوهِ چلچراغ هايتان ،، دست به زحمتِ ديوار ها / راهش را پيدا می كند…
به سلامت بگوييد اين كولی بی كوله بار را…
گمان كنيد خوابِ كبيسه ی كودكِتان بوده ام / كه از پلک های شما پريده است…
و اگر روزی سراغ نامِ مرا برای انتقام گرفت ،، بگوييد:
گردباد ديوانه ای بود كه تا / نا تمامِ جاده ها دورِ خودش گريه می كرد…
من از اصابت به جهانِ مهلکِ شما تمامِ تنم دود می كند…
انگار قطاری بی انتها از روی بندِ / نافم رد شده باشد…
شما چگونه / از اين ريل های بی سوزن بان نمی هراسيد!!!

عکس نوشته عشق زخم عمیقی که هرگز خوب نمیشه

عکس نوشته دپرس کننده برای تو ناراحتم
عکس نوشته دپرس کننده برای تو ناراحتم

بینِ لاشه های به هم چسبیده / به دنبالِ چه می گردی!!
آزادی…؟
انسانیت…؟
یا خوشبختی…؟
جانِ من و تو گفته هایشان دروغ است..
کسی که خوشبختی را / به قیمتِ نانِ شب پخش می کند / آزاده نیست..
آنکه از حقوقت دَم می زند ،، حسِ واقعی اش هدف تو نیست..
به خودت و آرزوهایت رحم کن..
اینجا / غرب زده ها برایت عزا داری می کنند،،
و
شرقی ها / با تابوت های گُل کاری شده به دیدارت می آیند..
منتظرِ کشیشی هستی که آخرین سوره را / بغلِ گوشَت بخواند..
اِنگار می خواهند خوشبختی را / به زورِ بازو / به حُلقومت فرو کنند..
خدا رحمتت کند..
با تمامِ خَریت // شادروانت کردند و ندانستی….

عکس نوشته سردمه مثل بید می لرزم

عکس نوشته دپرس کننده برای تو ناراحتم
عکس نوشته دپرس کننده برای تو ناراحتم

ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺎ هر ﺧﻮﺩﻛﺎﺭی میﺗﻮﺍﻥ ﻧﻮﺷﺖ..
ﭘﺮﭼﻢ ﺳﻔﻴﺪ/ ﻫﻤﻪ ﺟﺎی ﺟﻬﺎﻥ /ﺩﻫﺎﻥِ ﺗﻔﻨﮓ ﻫﺎ ﺭﺍ می ﺑﻨﺪﺩ..
ﺟﻐﺮﺍﻓﻴﺎ که ﺗﻌﺮﻳﻒِ ﺩرستی ﺍﺯ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻧﻴﺴﺖ!
یک ﺭﻭﺳَﺮی ﺩﺭ ﻛﺎﺑﻞ ، میﺗﻮﺍﻧﺪ ﺟﺎﻥِ ﺯنی ﺭﺍ /ﺩﻭﺩ ﻛﻨﺪ،،
ﻭ ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ می ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭِ ﭘﺎﻳﻴﻦِ ﺷﻬﺮِ ﻟﻨﺪﻥ،،
ﺭﻭی ﺩﺳﺖ ﻫﺎی ﻓﺮﻭﺷﻨﺪهﺍی / ﺑﺎﺩ ﻛﻨﺪ..
ﻣﺎ ﺍﺣﻤﻘﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﻣﺮﺯﻫﺎﻳﻤﺎﻥ ﻣﺮﺑﻮﻃﻴﻢ..
ﺷﺎﻳﺪ ﻣﻮﻫﺎی ﺗﻮ ، ﺩﺭ ﻫﺮ ﺁﺳﻤﺎنی ﺑﻪ ﺟﺰ ﺍﻳﻨﺠﺎ،،
ﻣﻮﻳﺮﮒ ﻫﺎیی ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﻻی ﻛﺎﻟﺒﺪِ ﺍﺑﺮﻫﺎ / بی ﻫﻴﭻ ﺍﺟﺎﺯه ای می دویدند،،،
ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺍﻣﺎ / ﻣﺠﺮمی ﺧﻮﺍهی ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺁﺯﺍﺩی ﺭﺍ ،
ﻻی ﮔﻴﺴﻮﺍﻧﺶ / ﻗﺎﭼﺎﻕ ﻛﺮﺩه ﺍﺳﺖ..

عکس نوشته تو دونسته بودی

عکس نوشته دپرس کننده برای تو ناراحتم
عکس نوشته دپرس کننده برای تو ناراحتم

ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮﯼ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﭼﻘﺪﺭ ﮐﺎﺭ ِ سختی-ست..
ﻣﺪﺍﻡ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺻﺤﺒﺖ ﻫﺎﯾﺖ ﻭﺍﮊﻫﺎ ﻫﺎﯼ ” ﺍﯾﺴﻢ ” ﺩﺍﺭ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺑﺒﺮﯼ..
ﺑﺎﯾﺪ ﻓﻨﺪﮎ ﺯﯾﭙﻮﯼ ﻧﻘﺮهِ ﺧﻂ ﻭ ﺧﺶ ﺧﻮﺭﺩه ﺭﺍ / ﺍﺯ ﺟﯿﺒﺖ ﺩﺭ ﺑﯿﺎﻭﺭﯼ ﻭ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﺍﻋﻼﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﻨﯽ ﻭ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﺣﺎﻝ ﺍﺯ بورژوازی بد بگویی..
ﺑﺎﯾﺪ ﭘﺸﺖ ﻫﻢ ﻗﻬﻮه ﻫﺎﯼ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮐﺎﻓﻪ ﻫﺎﯼ ﭼﻨﺪ ﺳﺘﺎﺭه ﺑﺎﻻ ﺑﺮﻭﯼ / ﺑﯽ ﺁﻧﮑﻪ ﮐﺮﻭﺍﺗﺖ ﺍﺯ ﺗﮏ ﻭ ﺗﺎﯼ ﺗﻮﺟﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﯿﻔﺘﺪ.
ﭘﺸﺖ ﻫﻢ ﺩﺭﺩ ﻭ ﺑﻼﯼ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﮔﺮﺍﯾﯽ ﻧﯿﭽﻪ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻣﺜﺒﺖ ﻧﮕﺮﯼ ﮐﻮﺋﻠﯿﻮ ﺑﮑﻮﺑﯽ ﻭ
ﻧﻮﺳﺘﺎﻟﮋﯼ کِش دﺍﺭﺕ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺑﺎ ﺁﻫﻨﮓ
let it be ﺑﯿﺘﻠﺰ ﺟﺎﯼ ﻻﻻﯾﯽ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﯼ…
ﺟﺎﯼ ﺷﮑﺮﺵ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎ ﻫﻨﻮﺯ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ .
ﻣﺎ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﺁﻟﺒﻮﻡ ﻋﮑﺲ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ،،
ﮐﻠﯽ ﺑﻪ ﺳﻠﯿﻘﻪ ﯼ ﻣﺎﺩﺭ می نازیم ﮐﻪ ﺁﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﯾﮏ ﮐﺮﻭﺍﺕ ﮐﺸﯽ ﺩﺭ
ﻋﺮﻭﺳﯽ ﻫﺎ ﺑﻪ ﮔﺮﺩﻧﻤﺎﻥ ﺍﻟﺼﺎﻕ ﮐﺮﺩه ﺍﺳﺖ..
ﺷﺎﯾﺎﻥ ﺫﮐﺮ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﺳﻢ ﺷﻬﺮﺍﻡ ﺷﺐ ﭘﺮه ﺑﻪ ﮔﻮﺷﻤﺎﻥ ﺧﻮﺭﺩه ﺍﺳﺖ
ﺑﻠﮑﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍه ﺗﻤﺎﻡ ﻓﺎﻣﯿﻞ ﺩﺭ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﻫﺎ ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ِ ﻗِﺮ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﻪ ﺩﺯﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺤﻞ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﯾﻢ …
ﺧﻮﺩﻣﺎﻧﯽ ﻋﺮﺽ ﮐﻨﻢ ﻣﺎ ﺭﺍ / ﺩﺳﺖِ ﺑﺎﻻ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﯾﺪ…
ﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﺍﺳﻢ ﺳﻪ ، ﭼﻬﺎﺭ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺍﺯ ﺷﺮﺍﺏ ﻫﺎﯼ ﺩﺭﺟﻪ ﺍﻭﻝ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ،،
ﺩﺭ ﻋﻮﺽ ﺩﺭ ﺩﻓﺘﺮﭼﻪ ﺗﻠﻔﻨﻤﺎﻥ ﺷﻤﺎﺭه ﺳﻪ ﭼﻬﺎﺭ ﺳﺎﻗﯽ ِ ﻣﻌﺘﺒﺮ ﺩﺍﺭﯾﻢ،، ﺗﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎ ﯾﮏ ﻭﺳﻮﺳﻪ ﺳﺎﺩه ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺍﻧﺪﮐﯽ ﻣﺎﺳﺖ ﻭ ﭼﯿﭙﺲ/
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺪﺕ ﻫﺎ ﻓﻮﻝ ﺁﻟﺒﻮﻡ ﻫﺎﯾﺪه ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎﻥِ ﺑﻠﻨﺪ ﮔﻮ ﻫﺎ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯﯾﻢ و
” ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ” ﻫﺎﯼ ﺟﺪﯾﺪﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﺭ ﭼﻨﺘﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻢ ﺭﻭ ﮐﻨﯿﻢ…
ﻣﺎ ﺍﮔﺮﭼﻪ ﺩﺭ ﻫﺮ ﮐﺠﺎﯼ ﻫﺴﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﺪﻝِ ﺭﻭﺯ ﺍﻓﺰﻭﻥ ﻭ ﺍﺭﺗﻔﺎﻉِ
ﺧﻮﺩﺭﻭﯼ ﺷﻤﺎ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ،،
ﺍﻣﺎ ﺧﺐ ﻃﺒﯿﻌﯿﺴﺖ ﭘﯿﮑﺎﻥ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ِ ﺗﻤﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﺗﻮﺑﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻣﺪﺭﻥ ﺍﻣﺮﻭﺯ
ﺍﺻﺎﻟﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺟﻮﺍﺩ ﯾﺴﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﺭﺥ ﻣﯽ ﮐﺸﺪ ﺧﺎﻟﯽ ﺍﺯ ﻟﻄﻒ ﻧﯿﺴﺖ…

عکس نوشته های دپ رسم وفا

عکس نوشته با این که رفت

عکس نوشته دپرس کننده برای تو ناراحتم
عکس نوشته دپرس کننده برای تو ناراحتم

ما در کافه ای / خیلی نزدیکتر از روزِ آشنایی با هم دیدار داشتیم…
جایی خالی از هر شعارِ استبدادی / که چکش وار به تبعیضت می کشند…
ما چند وقت زودتر از روزِ دیدار / یکدیگر را شناختیم…
درست / قبل از دست به یقه شدن با هم…
درست / قبل از شکوفه زدنِ اعتقاد و افکارمان…
درست / قبل از جنگِ ناجهانیهِ سوم…
خوشحالم که قبل از پویا شدن با تو آشنا شدم،،،
و شکر خدا دستمان در جیب هیچ بتی نیست / که برای آمُرزش ،، دست به دامانِ شیادان شویم…
بهشت و جهنم از نگاه ما / دو قبضه ی مهمات از / هزار مسلسلِ خیالی بود…
فرقِ ماهی تابه ی من و تو فقط همین بود…
بهشتی که برایش/ پرچمِ سفیدت را بالا بردی
و
جهنمی که برایش / هزار هزار مسلسل جنگیدم…

عکس نوشته همه میگن اگر مرد

عکس نوشته دپرس کننده برای تو ناراحتم
عکس نوشته دپرس کننده برای تو ناراحتم

اِنگار تنی آنقدر بی مهابا بميرد كه عزرائيل / عصايش سوت بكشد..
يا كودكی در قبر قصه بخواند و در گهواره به / پايانِ خوشِ كلاغ ها بخندد..
اين ها منم كه از واقعيتِ جهان ، كه روی پوستم پير می شود وحشت / نمی كنم..
مرا به لای دامنِ گلوله ها قسم نده..
من هيچ وقت باور نكرده ام جهان / عادلانه ترين قسمتِ آفرينش است..
تنها توانستم ،، خود را ميان ديوار ها مهار كنم..
اِنگار كه قلاده ای/ گردنم را گاز گرفته باشد..
(( باور كن،، پرنده ای كه بی پروا به سمت گلوله می رود،
چيزی تلخ تر از مرگِ تدريجی را در زندگی تجربه كرده/
كه حتی با كلام نمی توان / شلیک كرد))

عکس نوشته دیونم کردی

عکس نوشته دپرس کننده برای تو ناراحتم
عکس نوشته دپرس کننده برای تو ناراحتم

دست های آدم ها ، می تواند در دو سمتِ نا برابر / جا / بیفتد..
مثلا دستی می تواند همزمان با اشاره به پیش خدمت / قهوه ی فرانسه اش را تجدید کند،،
و با دست دیگر همزمان بر روی عکس های سوریه / اظهار ندامت کند ..
من هم می توانم همین باشم ..
کمی افسوس در دهانم بِپاشم ،، و همزمان با صدای رگبار ِ خاور میانه ای،،
درست روی موسیقی کافه ،، سالسا برقصم ..
می توانم شب / لای پای های خدا / در اتاقم / با نور شبرنگ،
آخرین رمانِ رسیده از پاریس را باز کنم و کلمبیا را لای انشگتانم/ دود کنم..
و پس از کمی خواندن / آنگاه که در حالت عمودی ،،
دارم خستگی هایم را در مَوال خالی می کنم،،
به خانه های افقی بیندیشم / که روی سرمای کودکان کشیده می شود ..
مهم تانک ها نیستند ..
یا موشکی که دارد از بابا / نوئل پیشی می گیرد ..
مهم منم که نگاه می کنم ..
به قسمتی از جهان / که دارند عروس می شوند،،
زیرِ پارچه های سفید و کابین ِ کفن..
نه کیفیتِ قهوه ها پایین آمده نه سوراخِ مَوال تنگ تر شده..
فقط من / کنار کتابم / بی آنکه یادم باشد گرامافون را خاموش کنم،،
در اثباتِ عدالتِ جهان / تمامِ شب را بدون ِ پرش می خوابم..
خواب هایی که برای خودم نه/ برای خدا دیده ام،،
و گلوله ای که تکلیفِ آخرین خوابِ مشترک با خدا را مشخص می کند،،
تا شاید خیالِ کودکان را از تقسیمِ ناعادلانه این دنیا / راحت تر بخواباند..

عکس دختر برای پروفایل اینستا با متن 97

عکس نوشته این چه حالیست

عکس نوشته دپرس کننده برای تو ناراحتم
عکس نوشته دپرس کننده برای تو ناراحتم

ﻏﺮﺑﺖ / ﺩﺧﺘﺮ ِ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﺮﺱِ ﮐﻤﺮﺑﻨﺪ ِ ﭘﺪﺭﻡ / ﺑﺎ ﺍﻭ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺑﺎﺷﻢ…
ﺑﺮﺍﯼ منی که ﺍﺯ ﮐﻮﺩﮐﯽ ، ﺗﻮﻟﺪ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻭﭘﻮﻝِ ﺗﻮ ﺟﯿﺒﯿﺶ ﺭﺍ / ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ِ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ،
ﺩﯾﺪه ﻧﺸﺪﻥ ﭼﯿﺰ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﻧﯿﺴﺖ ..
ﺑﺎﯾﺪ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﯾﺘﯿﻢ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻡ / ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺩﻫﻢ،،
ﻭ ﺁﯾﻨﺪه ﺍﻡ ﺭﺍ ﺁﻣﺎﺩه ﮐﻨﻢ ..
ﺑﻪ ﺗﻘﺪﯾﺮ ﺑﮕﻮ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺷﻮﺩ!
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻓﺘﺘﺎﺡِ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺍﻡ..
=== ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺑﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﮕﯿﺮﺩ ===
ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ / ﺑِﺒُﺮﻡ ..
ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﻫﺎ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺳﻔﺮﯼ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺁﯾﯿﺪ، ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ / ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺑﯿﺎﻭﺭﯾﺪ..
ﮐﻤﯽ ﻟﮑﻨﺖِ ﺯﺑﺎﻥ،،
ﯾﮏ ﻋﺼﺎ ﻭ ﺧﻂ ﺑِﺮﯾﻞ،،
ﻭ ﯾﮏ ﻫﺪﻓﻮﻥ ِ ﮔﺴﺘﺎﺥ /ﮐﻪ ﺻﺪﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﻣﻦ ﻭ ﺑﯽ ﮐﺴﯽ ﺍﻡ / ﺑﻠﻨﺪ ﮐﻨﺪ..
ﮐﺎﺵ ﺗﻤﺎﻡِ ﺭﺍه ﻫﺎﯼ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃﯽ،
ﺩﺭ ﺩﺳﺖِ ﺍﺣﺪﺍﺙ،
ﺑﺎﻗﯽ ﺑﻤﺎﻧﺪ ..

سیگار های / برگ از درخت می افتند..
گلوله ها از کُما بیرون می زنند..
و عروسک های / مرده ، روی آب می آیند..
و کسی چه میداند!
شاید پس از اتمام جنگ،،
آنگاه که / صلیب ها در دو طرف به یکسان / در سینه ها و سرزمین ها کاشته شد،،
شاید سربازی/ دست های خسته اش را از ماشه ها به کلاویه ها برگرداند،،
و اسمِ سرباز هایی که کشته است را بر / کودکانش بگذارد،،
تا در آغوششان ، از خودش انتقام بگیرد ….
کسی چه می داند!!
شاید عمر یک آهنگ از یک جنگ بیشتر است..
و گلوله ای که در سینه ای گم شده،، شاید کلاویه ایست نا کوک / در یک سمفونی ،،
که هیج کس،
جز آنکه صلیب از روی سینه اش/ بر سرش کشیده شده/ آن را نفهمد…

عكس نوشته دپرس, عكس نوشته دپرس ابراز عشق, عكس نوشته ناراحت كننده, عكس نوشته ناراحت شدن, عكس نوشته ناراحت نباش, عكس نوشته ناراحت, عكس نوشته ناراحتي ازخانواده, عكس نوشته ناراحتی, عكس نوشته ناراحتي اعصاب, عكس نوشته ناراحتي از عشق, عكس نوشته ناراحتی ازپدر,

 

5/5 - (2 امتیاز)
مطالب مرتبط
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.