در عکس پروفایل مخصوص غیرت با متن شما کاربران عزیز سایت عکس نوشته می توانید عکس نوشته های جدید و تکان دهده در مورد غیرت مردان و زنان را همراه با متن غیرت مشاهده کنید و …
عکس پروفایل مخصوص غیرت با متن
بزن که سوز دل من به ساز میگوئی
ز ساز دل چه شنیدی که باز میگوئی
مگر چو باد وزیدی به زلف یار که باز
به گوش دل سخنی دلنواز میگوئی
به یاد تیشه فرهاد و موکب شیرین
گهی ز شور و گه از شاهناز میگوئی
کنون که راز دل ما ز پرده بیرون شد
بزن که در دل این پرده راز میگوئی
گناهم باور این روزگار بود
فریبی را که خوردم بی گناه بود
ولی جرم من از دست دلم بود
که هرجا پا گذاشتم بی وفا بود
یوسف فروختن به زر ناب هم خطاست
نفرین اگر تو را به تمام جهان دهم.
هرچه پل پشت سرم هست خرابش بنما..!!!
تا به فکرم نـــــــــــزند از ره_تو_برگردم…!

هی گنه کرديم و گفتيم خدا
مي بخشد…
عذر آورديم و گفتيم خدا
مي بخشد…
آخر اين بخشش و اين عفو و کرامت تا کي…!!!
او رحيم است ولي ننگ و خيانت تا کی…!!!
بخششي هست ولي قهر و عذابي هم هست…
آي مردم به خدا روز حسابي هم هست…
زندگي در گذر است…
آدمي رهگذر است….
زندگي يک سفر است….
آدمي همسفر است…
آنچه مي ماند از او راه و رسم سفر است…
بزرگترین مصیبت برای یک انسان
این است که نه سواد کافی
برای حرف زدن داشته باشد
و نه شعور لازم
برای خاموش ماندن…!

هی گنه کرديم و گفتيم خدا
مي بخشد…
عذر آورديم و گفتيم خدا
مي بخشد…
آخر اين بخشش و اين عفو و کرامت تا کي…!!!
او رحيم است ولي ننگ و خيانت تا کی…!!!
بخششي هست ولي قهر و عذابي هم هست…
آي مردم به خدا روز حسابي هم هست…
زندگي در گذر است…
آدمي رهگذر است….
زندگي يک سفر است….
آدمي همسفر است…
آنچه مي ماند از او راه و رسم سفر است…

بزرگترین مصیبت برای یک انسان
این است که نه سواد کافی
برای حرف زدن داشته باشد
و نه شعور لازم
برای خاموش ماندن…!

ﻳﻜﻲ ﺧﻨﺪﺩ ﺯ آﺑﺎﺩی
ﻳﻜﻲ ﮔﺮﻳﺪ ﺯ ﺑﺮﺑﺎﺩﻱ
ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺟﺎﻥ ﻛﻨﺪ ﺷﺎﺩی
یکی ﺍﺯ ﺩﻝ ﻛﻨﺪ ﻏﻮﻏﺎ
ﭼﻪ ﻛﺎﺫﺏ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺻﺎﺩﻕ
ﭼﻪ ﺻﺎﺩﻕ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻛﺎﺫﺏ
ﭼﻪ ﻋﺎﺑﺪ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻓﺎﺳﻖ
ﭼﻪ ﻓﺎﺳﻖ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻋﺎﺑﺪ

رفتم که در این منزل بیداد بدن
در دست نخواهد بر خنگ از باد بدن
آن را باید به مرگ من شاد بدن
کز دست اجل تواند آزاد بدن
حکیم عمر خیام نیشابوری
تا کی غم آن خورم که دارم یا نه
وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه
پرکن قدح باده که معلومم نیست
کاین دم که فرو برم برآرم یا نه
حکیم عمر خیام نیشابوری
بر کوزهگری پریر کردم گذری،
از خاک همینمود هر دَم هنری؛
من دیدم اگر ندید هر بیبصری،
خاک پدرم در کف هر کوزهگری
حکیم عمر خیام نیشابوری

این معجزهی توست که پاییز قشنگ است
هر شاخهی با برگ گلاویز قشنگ است
هر خشخش خوشبختی و هر نمنم باران
تا یاد توام هرکس و هرچیز قشنگ است
کمصبرم و کمحوصله دور از تو، غمی نیست
پیمانهی من پیش تو لبریز قشنگ است
موجی که نپیوست به ساحل به من آموخت
در عین توانستن پرهیز قشنگ است
بنشین و تماشا کن از این فاصله من را
فوارهام، افتادن من نیز قشنگ است

زخمی کینهی من این تو و این سینهی من
من خودم خواسته ام کار به اینجا بکشد
یکی از ما دو نفر کشته به دست دگریست
وای اگـر کار من و عشق بــه فردا بکشد…