عکس پروفایل برفی دخترانه

در عکس پروفایل برفی دخترانه شما همراهان عزیز سایت عکس نوشته می توانید سری جدید از عکس پروفایل دخترانه به مناسبت رمستان برفی مشاهده کنید.

عکس پروفایل برفی دخترانه

تو آمدی که خودت آشیانه‌ام باشی
عکس پروفایل برفی دریچه‌های درخشان خانه‌ام باشی
در این زمانه که دیگر مجال ماندن نیست
تو آمدی که پس از این بهانه‌ام باشی
برای آمدنت، آخرالزمان بودم
به این امید که گاهی نشانه‌ام باشی
به این امید که وقتی کنار هم هستیم
برای گریهٔ بی‌وقفه، شانه‌ام باشی
چه می‌شود که تو با عجب عارفانهٔ من
جواب مسئلهٔ عاشقانه‌ام باشی؟
به قبله‌گاه وجود تو سجده خواهم کرد
اگر شبیه خدای یگانه‌ام باشی
و در سماع به ساز کسی نمی‌رقصم
مگر به ساز تو وقتی ترانه‌ام باشی
بیا مرا برهان از خودم که می‌خواهم
نشاط پر زدن بی‌کرانه‌ام باشی
دوباره تشنهٔ دیدارم و تو چشمهٔ عشق
بیا که زندگی جاودانه‌ام باشی

عکس پروفایل برفی دخترانه

 

عکس پروفایل برفی دخترانه

عکس برفی دخترانه

خیالش را به نوعی انس در جان من است امشب
که با این نیم‌جانی‌ها دو جانم در تن است امشب
به صحبت هر که را خواند نهان آرد به قتل آخر
مرا هم خوانده گویا نوبت قتل من است امشب
به کف شمشیر و در سر باده، چند اغیار را جوئی
مرا هم هست جانی کز غرض خون خوردن است امشب
ز بدمستی به مجلس دستم اندر گردن افکندی
اگر من جان برم صدخونت اندر گردنست امشب
سری کز باده بودی بر سر دوش سرافرازان
به هشیاری من افتاده را در دامن است امشب
سرم کوبند اگر چون زر به هم باشد به مهر او
که دل اسرار آن طرف عیار مخزن است امشب
ز بزم دوست محروم از زبان خود شدم اما
چه‌ها دربارهٔ من بر زبان دشمن است امشب
از آن خلعت که بر قد رقیب از لطف می‌دوزی
هزارم سوزن الماس در پیراهن است امشب
دمی بر محتشم پیما می دیدار ای ساقی
که ذوقش جرعه‌خواه از بادهٔ مردافکن است امشب عکس پروفایل برفی

عکس پروفایل برفی دخترانه

عکس پروفایل برفی دخترانه

عکس زمستان دخترانه

باد صبا درآمد فردوس گشت، صحرا
آراست بوستان را، نيسان به فرش ديبا
دست از جهان بشويم، عزّ و شرف نجويم
مدح و غزل نگويم، مقتل كنم تقاضا
ميراث مصطفي را، فرزند مرتضی را
مقتول كربلا را، تازه كنم تولاّ
آن ميرِ سر بريده، در خاك خوابُنيده
از آب ناچشيده، گشته اسير غوغا
تخمِ جهانِ بی‌بر، اين‌ست و زين فزون تر
كهتر، عدوی مهتر! نادان عدوی دانا
بر مقتل، ای كسائی! برهان همی‌نمايی
گر هم برين بپايی، بی‌خار گشت خرما
تا زنده‌ای چنين كن، دل‌های ما حزين كن
پيوسته آفرين كن بر اهل بيت زهرا

عکس پروفایل برفی دخترانه

پروفایل برفی دخترانه

دلی که خانهٔ مولا شود حرم گردد
کز احترام علی کعبه محترم گردد
من از شکستن دیوار کعبه دانستم
که هر کجا که علی پا نهد حرم گردد
هنوز روز خوش دشمن است تا آن روز
که ذوالفقار زبان علی دو دم گردد
دلی که جام بلا را کشیده تا خط جور
چه احتیاج که دنبال جام جم گردد
قبول خاطر خون خدا شدن شرط است
نه هر که مرثیه‌ای ساخت محتشم گردد
عزای ماست که هر سال می‌شود تکرار
وگرنه حیف محرم که خرج غم گردد
نه هر که کشته شود می‌توان شهیدش گفت
نه هر سری که به نی می‌رود علم گردد
حدیث عشق و وفا ناسروده می‌ماند
مگر که دست علمدار ما قلم گردد
هنوز شعله‌ور از خیمه‌های عاشوراست
ز شور شیونی دل مباد کم گردد

عکس پروفایل برفی دخترانه

عکس پروفایل برفی دخترانه

عکس پروفایل برفی دخترانه
عکس پروفایل برفی دخترانه

پروفایل زمستانی خاص

سرزده آمد به مهمانی همانی که زمانی…
دستپاچه می‌شوم از اين ورود ناگهانی
خستهٔ راه است و تنها آمده چرتی بخوابد
عکس پروفایل برفی من غبارآلود در پيراهن خانه‌تکانی
مادرم راه اتاقم را نشانش می‌دهد، من
مضطرب از هرچه دارد در اتاق من نشانی
می‌نشينم گوشه‌ای از آشپزخانه هراسان
امشب از دلشوره‌ها تا صبح دارم داستانی
وای آن نقاشی چسبيده بر در را نبينی
آه! آن تک‌بيت‌های روی ميزم را نخوانی
آن پرِ لای کتاب حافظ، آن فالِ مکرّر
آن نشانِ لای قرآن، خط دور «لن ترانی»
صفحهٔ آهنگ محبوبش که می‌گفتم ندارم
وای… وای از «ياد ايامی که در گلشن فغانی…»
نه! تو را جان همان که دوستش داری کمد را
وا نکن… آن نامه‌ها و شعرهای امتحانی
نامه‌های خط‌خطی با تمبرهای عاشقانه
شعرهايی با رديف شک‌برانگيز «فلانی»
غرق افکارم، اذان صبح می‌گويند، ای وای!
جانمازم! آن دعايی که… نمی‌خواهم بدانی!

عکس باران برای پروفایل با متن

عکس پروفایل برفی دخترانه

عکس پروفایل برفی دخترانه

عکس پروفایل برفی دخترانه

عکس پروفایل برفی دخترانه

عکس برفی عاشقانه

به اختیار دلی برد چشم یار از من
که دور از او ببرد گریه اختیار از من
به روز حشر اگر اختیار با ما بود
بهشت و هر چه در او از شما و یار از من
دگر قرار تو با ما چنین نبود ای دل
که خنجری شوی و بگسلی قرار از من
سیه‌تر از سر زلف تو روزگار من است
دگر چه خواهد از این بیش روزگار از من
به تلخکامی از آن دلخوشم که می‌ماند
بسی فسانهٔ شیرین به یادگار از من
ترانه‌ها فکند جاودانه در آفاق
چو بر فلک شود این ناله‌های زار از من
دمد ز تربت من لاله‌ها چو یاد آرند
پیاله‌نوش حریفان به نوبهار از من
در انتظار تو بنشستم و سرآمد عمر
دگر چه داری از این بیش انتظار از من
شبی که از در مهتابی آمدی یاد آر
چه مایه گوهر اشکی که شد نثار از من
گواه عهد تو آن‌شب ستارگان بودند
هنوز شاهد کانند شرمسار از من
به اختیار نمی‌باختم به خالش دل
که برده بود حریف اول اختیار از من
گذشت کار من و یار شهریارا لیک
در این میان غزلی ماند شاهکار از من

عکس پروفایل برفی دخترانه

عکس پروفایل برفی دخترانه

عکس برفی فانتزی

آن‌چنان مست توام من که سر از پا نشناسم
رفته از خاطر دیروزم و فردا نشناسم
در غیاب تو، چه با غیر چه با خویش، نسازم
بی حضور تو، نه خود، بلکه خدا را نشناسم
عکس پروفایل برفی تو بگو تا بنویسم، چو تو خاموش بمانی
نه همین لفظ و معانی که الفبا نشناسم
رو به سوی تو سراسیمه‌تر از موج روانم
که به جز ساحل آغوش تو دریا نشناسم
نرسد گر به تو ای جان، به چه کار آیدم این تن
بی تو آن درد گرانم که مداوا نشناسم
شدی آتش که بسوزانی و خود را برهانی
سوختن شد پر و بالم ز تو پروا نشناسم
شکر ایزد که تو را دیدم و معلوم دلم شد
که خدایی به‌جز آن روی دل‌آرا نشناسم
عشق پیرانه‌سر، ای مستی بی‌باده، چه کردی
که دگر یوسف خود را ز زلیخا نشناسم

عکس پروفایل برفی دخترانه

عکس پروفایل برفی دخترانه

عکس منظره برفی با کیفیت بالا

از خویش تهی می‌شدم و شور و شر من
می‌مرد بدان‌گونه که لرزان‌شرر من
شوقی نه که در حال‌وهوایی بتکاند
عکس پروفایل برفی انبوه غبار قفس از بال و پر من
چون معجزه رخ دادی و در لحظهٔ تردید
وا شد به یقین رخ تو چشم تر من
چون جوجهٔ گنجشک که از لانه بیفتد
افتاد به دست تو دل دربه‌در من
تا از تو خبردار شدم گم شدم از خویش
زآن روز کسی جز تو ندارد خبر من
هر سو که نظر کردم و هرجا که گذشتم
نگذشت به غیر از تو کسی از نظر من
آن‌گونه پرم از تو که انگار از آغاز
من هم‌نفست بودم و تو هم‌سفر من دختر

عکس پروفایل دخترونه اسپرت بدون نوشته

عکس پروفایل برفی دخترانه

عکس پروفایل برفی دخترانه

عکس پروفایل برفی دخترانه

عکس پروفایل برفی دخترانه

عکس پروفایل برفی دخترانه

عکس پروفایل برفی دخترانه

تصویر زمینه زمستان با کیفیت بالا

تا مرا عشق تو، ای خسرو خوبان به سر است
پند هفتاد و دو ملت به برم بی‌اثر است
نه من اندر طلبت بر در دیر و حرمم
عکس پروفایل برفی هر که جویای جمال تو بود، دربه‌در است
می‌نماید که تو از خیل پریزادانی
کی به این دلبری و حسن و لطافت بشر است؟
واعظ از عشق رخت منع من زار کند
گر چه پندش پدرانه است ولی بی‌اثر است
دل مبندید به اوضاع جهان هیچ که من
آزمودم، همه اوضاع جهان بی‌ثمر است
عاشق کوی تو از تیغ نگرداند روی
تیغ ابروی تو را جان صبوحی سپر است دختر

عکس پروفایل برفی دخترانه

عکس پروفایل برفی دخترانه

عکس برف برای پروفایل

به غیر جلوه رویت مرا بهاری نیست
دگر مرا به خزان و بهار کاری نیست
فدای بازوی صید افکنت که در آفاق
نگشته زخمی تیر غمت شکاری نیست
کشیدم از همه کاری به غیر عشقت دست
چو دیدم آنکه به از عشق هیچ کاری نیست
به اختیار کند هر که می‌کند کاری
به جز مرا که در این کار اختیاری نیست
کنون که گشتم و دیدم شده است معلومم
که از تو خوب‌تر اندر جهان نگاری نیست
مسلم است بر اهل هر دیار امروز
که در دیار محبت به جز تو یاری نیست
بنای کار تو در دوستی است آخر کار
به صلح و جنگ تو امروز اعتباری نیست
تو یک دم از من بی‌خانمان نه‌ای غافل
مرا به کوی تو از سرکشی گذاری نیست

عکس پروفایل برفی دخترانه

عکس پروفایل برفی

امتیاز بدهید
مطالب مرتبط
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.