در عکس نوشته فیلم پدر جدید97 شما کاربران عزیز سایت عکس نوشته می توانید سری جدید از عکس نوشته عاشقانه برای پروفایل خود از فیلم زیبا پدر را مشاهده کنید و …
عکس نوشته فیلم پدر جدید97
عکس نوشته باید همیشه فیلم مست بود پدر !
مسئله همین است!
برای حس نکردنِ بارِ سنگینِ زمان،
که شانه هایتان را خُرد میکند،
و به زمینتان میزند؛ باید مُدام مست شوید!
اما از چه چیزی؟
شراب؟
شعر؟
یا زهد؟
هر طور که میلِ شماست!
اما مست شوید…
عکس نوشته فیلم پدر مثل عکس رخ مهتاب

حالتی از تیمارستان را در زندگی خودم احساس میکنم.
بیگناه و در عینِ حال خطاکار،
نه در یک سلول، بلکه در این شهر زندانی ام…
عکس نوشته فیلم پدر صاحب الزمان

آه چقدر امید
دریا دریا امید
ولی
نه برای ما…
تو باش؛
آنکه آتش ترانههای پراکندهی ذهنم را
با تنها کلمهای
فرو مینشاند.
عکس نوشته فیلم پدر نفس تو

اگر دیداری هم نباشد
حتی اگر لمسی هم نباشد
بیدلیل برای بعضیها
همیشه جایی در دلهایمان هست!
عکس نوشته فیلم پدر حال من

« تو نمیدانى من چقدر دوست دارم برخلاف مقررات و
آداب و رسوم و برخلاف قانون و افكار و عقاید مردم رفتار كنم.
پیوسته فكر میكنم كه هرطور شده باید یك قدم از
سطح عادیات بالاتر بگذارم. من این زندگى خسته كننده و
پر از قید و بند را دوست ندارم. من نمیدانم تو در این باره چه فكر میكنى
ولى من همیشه دوستدار یك زندگى عجیب و پر از حادثه بوده ام؛
شاید خنده ات بگیرد اگر بگویم من دلم میخواهد پیاده دور دنیا را بگردم.
من دلم توى خیابان ها مثل بچه ها برقصم، بخندم، فریاد بزنم.
من دلم میخواهد كارى كنم كه نقض قانون باشد.»
عکس نوشته فیلم پدر خبرت هست

که رفتن من
عین رفتن من باشد
و فرق داشته باشد
با رفتن دیگران!
زخم تنها یک نام مناسب دارد.
بدین ترتیب معترفم که عاشقت هستم
تو در من زخمی به جای میگذاری که نمیخواهم عوضش کنم.
عکس نوشته فیلم پدر غیر از تو
کاش تنها نبودیم
آنوقت میتوانستیم
به این موضوع
و موضوعات دیگر
آنقدر بلند بلند بخندیم
تا همسایه هامان از خواب بیدار شوند..!
همیشه که عشق،
پشت پنجره هامان سوت نمی زند
گاهی هم باد،
شکوفه های آلوچه را می لرزاند…
دنیا همیشه قشنگ نیست!
عکس نوشته فیلم پدر جانم می رود
کوچک بودن بسیار زیباست
درست مثل لبهای تو
و از آن زیباتر
چهار لب شرمگین بر روی هم
آری دوستت دارم
چنان با احتیاط مثل «شاید»
چنان باورنکردی مثل «آری»
و چنان طولانی مثل «تا چه پیش آید»
پیش از آن که شب
بر سرانگشتانم به سرانجام برسد.
عکس نوشته فیلم پدر میم مثل مادر
خدا آن چیزی است که کودکان میشناسند نه بزرگسالان؛
بزرگسال وقت اضافه ندارد که
برای غذا دادن به گنجشکها آن را تلف کند.
من
استاد سخن گفتن در سکوتم
در تمام زندگیام
با سکوت سخن گفتم
و سرتاسر تراژدیهای زندگیام را
ساکت زیستهام.
عکس نوشته فیلم پدر در راه تو از هستی گذشتم
وقتی تصمیم می گیری یک احساس را به سرانجامی
به نام ” ازدواج ” برسانی، اولین حرکت مفید این است که
از خودت بپرسی، آیا واقعاً باور داری که تا سنین پیری
از سخن گفتن با این زن، لذت خواهی برد ؟
سخن گفتن و نه “همخوابگی” !
تمامی مسائل دیگر در ازدواج موقت و گذرا است…
تا زمانی که دو نفر حرفی برای گفتن و گوشی برای شنیدن دارند،
می شود به عمر ارتباطشان امید داشت…
عکس نوشته فیلم پدر وای دل بی قرارم
احساس بیهودگی میکردم و اگر بخواهم رک حرف بزنم
حالم از همهچیز بههم میخورد.
نه من قرار بود به جایی برسم نه کل دنیا.
همهمان فقط ول میگشتیم و منتظر مرگ بودیم.
در این فاصله هم کارهای کوچکی میکردیم تا فضاهای خالی را پر کنیم.
بعضی از ما حتی این کارهای کوچک را هم نمیکردیم.
ما جزء نباتات بودیم. من هم همینطور.
فقط نمیدانم چهجور گیاهی بودم. احساس میکردم شلغمم.
عکس نوشته فیلم پدر وفادار تر از من نیست
شما میتوانید تا صدسالگی زندگی كنید
به شرط آنكه تمام چیزهایی را كه میخواهید به خاطرشان
تا صدسالگی زندگی كنید، رها كنید…
اینگونه که
تو دستانم را رها کردی،
یا نمی دانی
سقوط چیست!
یا نمی دانی
چقدر بالا آمده ایم!
عکس نوشته فیلم پدر بی او نتوان رفتن
هر آشناییِ تازه ، اندوهی تازه است…
مگذارید که نام شما را بدانند و به نام بخوانندتان.
هر سلام، سرآغازِ دردناکِ یک خداحافظی است…
عکس نوشته فیلم پدر یه روز میاد که دلت به جدایی راضیه
انسان در بیست سالگی در مرکز جهان می رقصد،
در سی سالگی میان دایره پرسه می زند،
در پنجاه سالگی روی حاشیه راه می رود،
و از نگریستن به درون و بیرون پرهیز می کند…
پس از آن، دیگر اهمیتی ندارد؛
امتیاز کودکان و سالمندان،
نامرئی بودن آنهاست.
عکس نوشته فیلم پدر هر کسی لایق دیدار تو نیست
آبی به چهرهات بزن
شانهای به موهایت
آن پیراهن بیآستینت را هم
که مرا یاد بالکنهای بارسلون میاندازد بپوش
خیلی وقت است جایی نرفتهایم
و کاری نکردهایم که نسیم
به پنکهی سقفی بالای بسترمان، حسادت کند.
عباس صفاری
کبریت خیس
عکس نوشته فیلم پدر مشرق خیال

کسی از غیبتِ پنهانِ ستاره به دریا نمیرسد
ما سکوتِ سختِ این همه راه را
به دندان شکستهایم
پس تو … تنفسِ ناتمامِ من
کی، کی پروانه خواهی شد؟
به تو اندیشیدن سکوت من است،
عزیزترین ، طولانی ترین و طوفانی ترین سکوت درونم هستی،
همچون قلبی که ندیده ام،
همچون قلبی که به درد می آورد،
همچون زخمی که زندگی می بخشد.