عکس نوشته سپاه پاسداران
در عکس نوشته سپاه پاسداران شما می توانید سری جدید از عکس نوشته های زیبا در مورد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را با کیفیت عالی مشاهده کنید.
عکس نوشته سپاه پاسداران
سپاه پاسداران خوش آن شوریدهٔ شیدای بیدل
که مدهوش تماشای تو باشد…
طوفانتر از همیشه به سمتم وزیدهای
مردی شکستخوردهتر از من ندیدهای
از من مخواه راحت از اینجا گذر کنم
وقتی هزار پیله به دورم تنیدهای
یادم نرفته است همان ابتدای کار
گفتی چهقدر دغدغه داری، تکیدهای
ما سرنوشت مشترکی را قدم زدیم
مثل من از بهشت، تو هم سیب چیدهای
این شعر را به چشم تو تقدیم میکنم
این دلسروده را که خودت آفریدهای
سپاه پاسداران
دارم به روزگار خودم غبطه میخورم
حالا که صاف و ساده مرا برگزیدهای
گاهی خیال میکنم اینجا نشستهای
گاهی به روی زانوی من آرمیدهای
حتما شگفت ماندهای از کارهای من
دیوانهای شبیه خودت را ندیدهای؟
دیدم شبی به شکل کبوتر تو را به خواب
تا آمدم به سمت تو … دیدم پریدهای
ای بوسهات شراب و از هر شراب خوشتر!
ساقی اگر تو باشی،
حالم خراب خوشتر…
اگر ماه بودم به هر جا که بودم
سراغ تو را از خدا میگرفتم
وگر سنگ بودم به هر جا که بودی
سر رهگذار تو جا میگرفتم
اگر ماه بودی به صد ناز شاید
شبی بر لب بام من مینشستی
و گر سنگ بودی به هر جا که بودم
مرا میشکستی،
مرا میشکستی…
بعد از این دست من و دامن ماه دگری
من و سودای سر زلف سیاه دگری
چون تو پیمان وفا بشکنم و بنشینم
به امید نگهی، بر سر راه دگری
چشم خود فرش کنم، زیر کف پای دگر
خرمن خویش بسوزم به نگاه دگری
گر گناه است نظر بر رخ خوبان کردن
بعد از این پشت من و بار گناه دگری
آنقدر آه کشیدم به فراقت شب و روز
که نمانده است مرا طاقت آه دگری
بهجز از اشک که گیرد همه شب دامن من
بر من و زاری من نیست گواه دگری
عکس نوشته زنده باد سپاه پاسداران
دلم از نرگس بیمار تو بیمارتر است
چاره کن درد کسی کز همه ناچارتر است
من بدین طالع برگشته چه خواهم کردن
که ز مژگان سیاه تو نگونسارتر است
گر تواش وعدهٔ دیدار ندادی امشب
پس چرا دیدهٔ من از همه بیدارتر است
طوطی ار پستهٔ خندان تو بیند گوید
که ز تنگ شکر این پسته شکربارتر است
هر گرفتار که در بند تو مینالد زار
میبرد حسرت صیدی که گرفتارتر است
به هوای تو عزیزان همه خوارند، اما
گل به سودای رخت از همه کس خوارتر است
گر کشانند به یک سلسله طراران را
طرهٔ پرشکنت از همه طرارتر است
گر نشانند به یک دایرهٔ عیاران را
چشم مردم فکنت از همه عیارتر است
گر گشایند بتان دفتر مکاری را
بت حیلتگر من از همه مکارتر است
عقل پرسید که دشوارتر از کشتن چیست
عشق فرمود فراق از همه دشوارتر است
تیشه بر سر زد و پا از در شیرین نکشید
کوهکن بر در عشق از همه پادارتر است
در همه شهر ندیدهست کسی مستی من
زان که مست می عشق از همه هشیارتر است
دوش آن صف زده مژگان به فروغی میگفت
که دم خنجر شاه از همه خونخوارتر است
سر شاهان جوان بخت ملک ناصردین
که به شاهنشهی از جمله سزاوارتر است
در همه شهر ندیدهست کسی مستی من
زان که مست می عشق از همه هشیارتر است
دوش آن صف زده مژگان به فروغی میگفت
که دم خنجر شاه از همه خونخوارتر است
سر شاهان جوان بخت ملک ناصردین
که به شاهنشهی از جمله سزاوارتر است
سپاه پاسداران