عکس نوشته بازیگران ترکی احساسی

در عکس نوشته بازیگران ترکی احساسی شما کاربران عزیز سایت عکس نوشته می توانید متفاوت ترین عکس نوشته بازیگران زن ترکی را مشاهده کنید و …

عکس نوشته بازیگران ترکی احساسی

چشمانِ تُ معنای تمامِ
جمله های ناتمامی ست
که عاشقانِ جهان دستپاچه
در لحظه دیدار
فراموشی گرفتند
و از گفتار بازماندند…!

عکس نوشته بازیگران ترکی احساسی
عکس نوشته بازیگران ترکی احساسی

خانه ام را عوض کردم
محله ام را
بگو با آدم هایی که هر روز
بیشتر شبیه تو می شوند
چه کنم !؟

از قوی بودن
خسته ام دلم یک
شانه می خواهد
تکیه دهم به آن و
بی خیالِ همه دنیا
دلتنگی هایم را ببارم …

عكس نوشته تركي از وون بيس

عکس نوشته بازیگران ترکی احساسی
عکس نوشته بازیگران ترکی احساسی

در هر جای
این کره خاکی باشم
و
تو نباشی
زندان می گویند
اه …
چه بلند است
حصار
بی تو بودن

عكس نوشته تركي غمگين

عکس نوشته بازیگران ترکی احساسی
عکس نوشته بازیگران ترکی احساسی

شب چـو بوسٖیدم لب گلگون او
گشت لـرزان قامت مـوزون او

زیر گیسو کرد پنهان روی خویش
ماه را پـوشید با گیسـوی خویش

عکس نوشته بازیگران ترکی احساسی
عکس نوشته بازیگران ترکی احساسی

همیشه باید کسی باشد که

معنی سه نقطه ی انتهای جمله‌هایت را بفهمد…
همیشه باید کسی باشد
تا بغض‌هایت را قبل از لرزیدن چانه ات بفهمد
باید کسی باشد
که وقتی صدایت لرزید بفهمد…
که اگر سکوت کردی، بفهمد…

عكس نوشته تركيه اي

عکس نوشته بازیگران ترکی احساسی
عکس نوشته بازیگران ترکی احساسی

کسی باشد…
که اگر بهانه ‌گیر شدی بفهمد…
کسی بـاشد
که اگر سردرد را بهانه آوردی برای رفتـن و نبودن
بفهمد به توبهش احتیاج داری

بفهمد که درد داری
که زندگی درددارد

بفهمد که دلت برای چیزهای کوچکش تنگ شده است

بفهمد که دلت برای قدم زدن زیرِ باران…

برای بوسیدن…
برای یک آغوشِ گرم تنگ شده است

همیشه باید کسی باشد

خنک آن دم که نشینیم در ایوان من و تو
به دو نقش و به دو صورت، به یکی جان من و تو

داد باغ و دم مرغان بدهد آب حیات
آن زمانی که درآییم به بستان من و تو

اختران فلک آیند به نظاره ما
مه خود را بنماییم بدیشان من و تو

عکس نوشته من یه دخترم جدید با متن97

من و تو، بی من‌و‌تو، جمع شویم از سر ذوق
خوش و فارغ، ز خرافات پریشان، من و تو

عكس نوشته تركي تيكه دار تنهايي

طوطیان فلکی جمله شکرخوار شوند
در مقامی که بخندیم بدان سان، من و تو

این عجب تر که من و تو به یکی کنج این جا
هم در این دم به عراقیم و خراسان من و تو!

به یکی نقش بر این خاک و بر آن نقش دگر
در بهشت ابدی و شکرستان من و تو….

غلت میزند روی شانه ی سمت چپ
نوک دماغش میخورد به نوک دماغم
میخندد…
چشمانِ بدونِ میکاپ اش برق میزند
نفس گرم اش میرسد به لبم
موهایش را کنار میزنم
موهایش را نفسِ عمیق میکشم
از پیشانی نوازش میکنم تا زیر چانه اش
آبِ دهانش را قورت میدهد
میگوید لطفا قصه بگو برایم

میگوید لطفا صدایت را صاف نکن و قصه بگو!
میگویم چشمانت
سرش را کج میکند و میگوید همین؟!
میگویم تمام قصه چشمان توست
در آغوشم میگیرد
انگار که باران به زمین رسیده باشد

تمام دل خوشی ام،شور عاشقانه ی توست
دو چشم منتظرم تا همیشه خانه ی توست
.
تو صبر گفتی و من خسته از شکیبایی
تمام زندگی ام غرق در بهانه ی توست
.
بهانه ی همه ی شعرهای من، برگرد!
بیا که خانه ی قلبم،پر از ترانه ی توست

عكس نوشته تركي استانبولي

خیالت دلبرا نازنین یارا
چراغان می کند خانه ما را
شبانگاهان که بی تابم برای تو
خوشم با گریه کردن در هوای تو
می بارد نو به نو دیدگانم
می جوشد نام از زبانم
باده تلخ غمت هر که نوشد
کنج غم را کی به شادی می فروشد
باز هم این چشم ابری با من است
خانه و فانوس اشکم روشن است
عاشقی در من غزل خوان می شود
کوچه های دل چراغان می شود
شب‌که سوزنهان‌شعله‌ریزد‌ به‌جان‌این‌من‌واین‌شور شیدایی
دیده دریای غم سینه صحرای غم کو دگر تاب شکیبایی
قرار جان از که جویم
غم دل را با که گویم
دلبرا از داغ تو لاله گل کرد
هرکجا نام تو آمد ناله گل کرد
باده تلخ غمت هرکه نوشد
کنج غم را کی به شادی می فروشد

امتیاز بدهید
مطالب مرتبط
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.