عکس نوشته زلزله تازه آباد با متن جدید 97

در عکس نوشته زلزله تازه آباد با متن جدید 97 شما کاربران عزیز سایت عکس نوشته می توانید سری جدید از عکس نوشته های مناسبتی زلزله را مشاهده کنید به همراه متن تسلیت برای زلزله و …

عکس نوشته زلزله تازه آباد با متن جدید 97

عکس نوشته زلزله لبـــــــریز غزلهای عجیب است نگاهت
تلفیق ارامش شب و سیب است نگاهت

اکنون عرق شرم به آیینه نشسته ست
از بسکه نجیب است و نجیب است نگاهت

چه خاک غمگینی، چه داغ سنگینی

چه قصرشیرینی؟ که نیست بارویش

پلی بزن از مهر به سَرپُل زخمی

که میخراشد رو، که می کند مویش

زلزله دردی نیست که تنها با صدقه علاج شود، زمین از ضروریاتش لرزیدن است… تدبیر و عقل حکم می کند که باید برای چنین روزی آماده باشیم و رها کردن امور به خواست باریتعالی توصیه دین نیست. به قول مولانا: خواجه چون بیلی به دست بنده داد، بی سخن معلوم شد او را مراد…عقل و تدبیر همان بیل خواجه هستی است.

آدم عرصه آزمون است. که آنکه به مصیبتی دچار آمده و چه آنکه شاهد این مصائب است و شاید آزمون شاهدان حساس تر است؛ که سوال خواهد شد، که چه کردی و چه قدمی برداشتی؟

امیدوارم جماعت هنرمندان درمقابل این سوال شرمنده نباشند. انشاالله.

هرچند این اندوه طاقت فرسا برما بسیار سنگین است اما بی شک تکانهای شدید زلزله، غبار از خانه جانتان تکاند و شما چون آسمان صبح آفرینش صاف و زلال به دیدار معبود نایل آمدید

غزل تاج بخش الهی که خداوند حکمت و رحمت اش را توام کند برای این مردم

شعرها چه کوچکند

پیش حال مادری کنار نعش کودکش

شعرها چه کوچکند

پیش دست های کودکی به گردن عروسکش

شعرها چه کوچکند

پیش آخرین نوازش پدر، بر روی گونه های کوچکش

داغ ها چه بی نهایتند

شعرها چه کوچکند

و غم غذای روز و شب مردمی است که ساده تر و صبورترند! و این قانون نانوشته روزگاری است که سال هاست مثل آوار خراب شده بر سرمان… اما وقتی یک ملت، از غم یک روستا می گرید، دانه ی امید است که آبیاری می شود… همین روزهاست که دوباره جوانه بزند، از غربی ترین خاک های ایران…

مهم نیست که آخرین زلزله زندگی ات چند ریشتر بود
مهم نیست که در آن زلزله چه چیزهایی از دست دادی
مهم این است که دوباره از نو بسازی :
جهانت را
زندگی ات را
باورت را
مهم شروع دوباره استدوستانه روانشناسی موفقی

زندگی کن!
حتی اگر بهترینهایت را از دست دادی. چون این زندگی کردن است که بهترین های دیگر برایت میسازد.

 

من آن شمعم که شبها در شبستان تو میسوزم ، به ظاهر شاد و در باطن ز هجران تو میسوزم.

***

امشب این خانه عجب حال و هوایی دارد. گپ زدن با در و دیوار صفایی دارد. همه رفتند از این خانه بجز غم ، باز این یار قدیمی چه وفایی دارد.

شب است و آسمان را غم گرفته / سکوتم با نگاهش دم گرفته / شب است و کهکشانی در کنارم / ولی از دوریت من بیقرارم

امروز اومده بود دیدنم ، با یه نگاه مهربون ، همون نگاهی که سالها آرزوشو داشتمو ازم دریغ میکرد. گریه کرد و گفت دلش واسم تنگ شده. وقتی رفت ، سنگ قبرم از اشکاش خیس شده بود.

عکس نوشته های نگران توام

نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد؟ نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد ، گلویم سوتکی باشد به دست کودک گستاخ و بازیگوش و او یک ریز و پی در پی دمگرم خویش را در گلویم سخت بفشارد و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد بدین سان بشکند سکوت مرگبارم را.

یه لحظه دلم خواست صدایت بکنم ، گردش به حریم با صفایت بکنم ، آشوب دلم به من چنین فرمان داد در سجده بیفتم و دعایت بکنم.

شبی از سوز دل گفتم قلم را ، بیا بنویس غم های دلم را ، گفتا برو بیمار عاشق ، ندارم طاقت این همه غم را

ز هجران تو پرپر می زند دل ، ز دل تنگی به هر در می زند دل ، چو بلبل در فراق رویت ای گل ، به دیوار قفس سرمیزند دل

زدم فریاد خدایا این چه رسمی است ، رفیقان را جدا کردن هنر نیست ، رفیقان قلب انسانند خدایا ، بدون قلب چگونه می توان زیست.

مرگ حقه ، حق همیشه پابرجا. پس هیچ وقت حق رو که همیشه پابرجاسات رو فراموش نکن.

من امشب از فراق یار میگریم بسان عاشقان زار میگریم ، رفیق نیمه راه شد یار دیرینم ، دلم افسرده است بسیار میگریم.

ای کاش گذر زمان در دستانم بود: آنوقت لحظه های با تو بودن را آنقدر طولانی میکردم که برای بی تو بودن دیگر وقتی نمیماند.

از آبشار پرسیدم کیستی ؟ گفت اشک کوه ، گفتم از چه می نالی؟ گفت از جدایی دوست!

حافظا دیدی که کنعان دلم بی ماه شد ، عاقبت با اشک غم کوه امیدم کاه شد ، گفته بودی یوسف گمگشته باز آید ولی ، یوسف من تا قیامت همنشین چاه شد.

انگار ملائک تو را میان بوسه هایی که برای خدا فرستادم دزدیدند. عطر برگ های لیمو ، درخت توت ، کنار گارم زنگی و زیتون و میوه های کال درخت انبه باغ ها را چه زود به فراموشی سپردی؟!
چگونه توانستی آن همه خاطره را در یک لحظه تمام کنی.
همه را می بینم اما جزء تو که خاطره ای شدی ماندگار برای قلب هایی که منتظرت هستند.
گناه آسمانی که تورا به آغوش کشید و باخود برد را هرگز نخواهیم بخشید تو میان بودنت و یادت ، یادت را برایمان گذاشتی و بودنت را افسانه ساختی.

روز مرگم اشک را پیدا کنید، روی قلبم عشق را پیدا کنید
روز مرگم خاک را باور کنید روی قبرم لاله را پرپر کنید
خانه را وقف نیلوفر کنید پیکرم را غرق در شبنم کنید
روز مرگم دوست را دعوت کنید، بعد مرگم خنده را سر کنید
رفتنم را ای دوستان باور کنید.

دست مرا بگیر،
همین یکبار…
توی همین شعر با من قدم بزن…
شاید همین الان ،
سیلی، در راه آمدن باشد
زلزله ای ، در شرف وقوع
و من ، هنوز به < تو > نگفتم:
دوستت دارم…………..اس ام اس اعترافات عاشقانه

 

دیشب
باز هم
بی‌طاقتی‌های ندیدنت را
در گوش زمین
زمزمه کردم
نمی‌دانم این‌بار چه پیش خواهد آمد
سونامی؟
زلزله؟
آتش‌فشان؟

عکس نوشته تبریک روز معلم 1402

دلیل نیومدن زلزله تهران مشخص شـــد
میگن دخترپست گذاشته دلدله زون تلو اودا نیا من میتلســم

عکس نوشته زلزله تازه آباد با متن جدید 97
عکس نوشته زلزله تازه آباد با متن جدید 97

میگن زلزله رفته تواقیانوس آرام تا 100قرن دیگه هم گفته نمیام :)))))اصن یه وضی طنز
۳۱۳ ☂ گل بارون زده

دیشب مهمون داشتیم ، یه بچه ی ۴-۳ ساله هم داشتن!
بچه که چه عرض کنم ، زلزله هفت ریشتری !
از کله ی سحر دارم پس لرزه هاشو جمع میکنم ، هنوز تموم نشده!
والا ما که بچه بودیم ، همون اول که میرفتیم جایی مامانمون میگفت
“نمیدونین چه بچه ی خوب و آرومیه”!
ما هم گیر میکردیم تو رودرواسی تا آخر مهمونی
میشستیم یه گوشه گلای قالی رو میشمردیم که حرفِ ننه مون زمین نیفته !
اصلا نسلِ بامرامی بودیم ….جزغاله شدیم …حیفاصن یه وضی

عکس نوشته زلزله تازه آباد با متن جدید 97
عکس نوشته زلزله تازه آباد با متن جدید 97

 

عکس نوشته زلزله تازه آباد با متن جدید 97
عکس نوشته زلزله تازه آباد با متن جدید 97

 

 

عکس نوشته زلزله تازه آباد با متن جدید 97
عکس نوشته زلزله تازه آباد با متن جدید 97

 

عکس نوشته زلزله تازه آباد با متن جدید 97
عکس نوشته زلزله تازه آباد با متن جدید 97

دلم گرم می شود
وقتی می‌گویی
“مواظب خودت باش”
اما
جانم تازه می شود
وقتی مردانه در گوشم می گویی
“خودم مواظبت هستم”

دل سپردن‌های ما از روی بیکاری نبود عشق ما از عشق‌های کوچه بازاری نبود سال ها بود از خدا عشق تو را می خواستم قصه ی زلف پریشان تو تکراری نبود زلزله کزمانشاه

امتیاز بدهید
مطالب مرتبط
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.