شعله رزمجو و امید قالیباف، دو گویندۀ مشهور خبر در صداوسیما هستند که زندگی آرام و بدون حاشیه ای را تجربه می کنند.
امید قالیباف، متولد آبان ماه 1348 در شهر آبادان، گوینده خبر و کارشناس اقتصادی است که دارای مدرک دکترای اقتصاد می باشد. وی فعالیت خود را در عرصۀ گویندگی از سال 1377 آغاز کرده است.
شعله رزمجو نیز متولد سال 1360 در شهر چالوس است و مدرک فوق لیسانس خاک شناسی را در کارنامه دارد. او از سال 1386 و پس از قبولی در تست گویندگی، فعالیت خود را در صداوسیمای فارس آغاز کرد و در سال 1389 راهی تهران شد.
شعله رزمجو در سال 1393 با امید قالیباف آشنا شد و با وی ازدواج کرد. این ازدواج منجر به تولد یک فرزند پسر شد.
شعله رزمجو در یکی از گفتگوهای خود در مورد سخت ترین روز کاری اش اینگونه بیان کرد:
تلخترین تجربه من در گویندگی خبر، به 4 شهریور 1394، روز تولد امام رضا (ع) برمیگردد. در حالی که آقای قالیباف هم برنامه را تماشا میکردند، اتفاقی ناگوار رخ داد که هیچکس متوجه آن نشد.
حدود 10 دقیقه بعد از اجرای خبر ساعت 7، نوبت به خبر ساعت 8 رسید. در آن لحظه، پدرم در بیمارستان بستری بود و من با تمام وجود آرزوی سلامتی برای همه مردم را قنوت میکردم، چرا که میدانستم پدرم از طریق تلویزیون مرا تماشا میکند.
اما درست قبل از شروع خبر ساعت 9، تلفنی زنگ زد و خبر فوت پدرم را به من داد.
پدرم سالها با بیماری دیابت دست و پنجه نرم میکرد و همیشه با ایمانی قوی به شفای خود از امام رضا (ع) امیدوار بود. تلخی این اتفاق در روز تولد امام رضا (ع) دوچندان شد. حفظ روحیه حرفهای در آن شرایط به شدت دشوار بود. اشکهای من بیوقفه جاری میشد، اما سردبیرمان تأکید داشت که به دلیل کمبود گوینده، باید به کارم ادامه دهم.
شروع برنامه با مولودی امام رضا (ع) حال من را دگرگون کرد و بغض سنگینی در گلویم نشست. با وجود تلاش برای پنهان کردن غم و اندوه درونیام، بینندگان متوجه گریههای من بعد از هر بخش خبری نمیشدند. گریمور اشکهایم را پاک میکرد و من با چهرهای غمزده و دلی شکسته، بقیه برنامه را اجرا میکردم.
فشار روحی آن روز به حدی بود که گوینده خبر جام جم نیز از حضور در برنامه جا ماند و من با همان حال و احوال، مجبور به اجرای خبر جام جم هم شدم.
تنها نقطه امید آن روز، یاری سردبیر بخش خبری جام جم بود که با مشاهدهی عدم توانایی من در ادامه کار، خبر 20 دقیقهای را در 10 دقیقه جمعبندی کرد و به من کمک کرد تا از آن شرایط سخت عبور کنم.
هنوز هم خاطرهی آن روز تلخ در ذهنم نقش بسته و یادآور فقدان بزرگ پدرم و لحظات سختی است که در آن روز بر من گذشت.
امید قالیباف نیز در مورد بدترین روز خبرنگاری خود چنین گفت:
از نظر خبری، بدترین روزم زلزله بم در سال 1382 بود که هرگز از یادم نخواهد رفت. من چون روز دوم زلزله به این شهر رفتم، زمانی بود که هنوز جنازه ها را از زیر آوار بیرون می آوردند. تا سه هفته بعد هم در آن منطقه حضور داشتم.
همچنین احساسی ترین روز کاری ام مربوط به 15 آذر 1384 و سقوط هواپیمای سی 130 حامل خبرنگاران بود که به نوعی بدترین روز کاری من نیز محسوب می شود. آن حادثه عمیقاً بر من تأثیر گذاشت.